ویژه برنامه «مصیر» که در شبکه چهارسیما تهیه و تولید شده است و هر شب ساعت ۲۲ پخش میشود، در اولین قسمت با حضور دو کارشناس مذهبی به بررسی موضوع حجاب پرداخت.
«مصیر» از هفتم تا دوازدهم اردیبهشت ماه هر شب ساعت ۲۲پخش و روز بعد ساعت ۱۱باز پخش میشود.
جامعه ما یک جامعه با حیا است
حجت الاسلام والمسلمین «محمدرضا بام افکن» پژوهشگر حوزوی در رابطه با جامعه ایران و وضعیت حجاب گفت: من عقیده دارم جامعه ما یک جامعه با حیا است، کما اینکه ما در جامعه افرادی را داریم که حجاب مناسبی نداشته اما حیا دارند و دوستدار عفاف هستند.
بسیاری از افراد بدحجاب در ایران همانهایی هستند که در شبهای احیا و مراسم عاشورا شرکت میکنند و بسیاری از آنها حتی با نظام نیز مشکلی ندارند؛ این افراد دشمن خدا و بیدین نیستند، به عقیده من مشکل این افراد یک سو تعبیر است.
در کشورهای دیگر افرادی هستند که مسلمان میشوند و حجاب اختیاری را انتخاب میکنند، سختیها و محدودیتهای بسیاری را متحمل میشوند، اما دست از حجاب برنمیدارند. سوال من این است که اگر اندیشه آن فرد مسلمان شده در اندیشه افراد جامعه ما شکل بگیرد، آیا ما حجاب را در جامعه نمیبینیم؟
در حوزه اقناع جوانان کم کاری کرده ایم
ما در بسیاری از زمینهها کم کاری کردهایم، در مواقعی نیز شبهاتی ایجاد میشود، دشمن رهزنیهایی میکند و در ظاهر جوانانی را با خود همراه میکند، اما ما در اعتکافها، تجمعات معنوی، راهیان نور و… این جوانان را همراه خود میبینیم. من ندیدهام که جوانان و دانشجویان ما با دین دشمن باشند. من عمدهترین مشکلی که میبینیم، کم کاری در حوزه اندیشه و اقناع اندیشه جوانان است.
به بیان سادهتر وضعیت بدحجابی در ایران دلالت بر بیدینی و بیحیایی افراد ندارد، بلکه ما وجوب را به خوبی درک نکردهایم و به نوعی برخی از جوانان ما دچار سوءتعبیر شدهاند، جوانان ما باید درک کنند که مساله حجاب و بسیاری از مسائل دینی لازمه لقاءالله است و این تاکیدها به واسطه اهمیتی است که خدا برای او قائل شدهاست.
احکام فقهی آزادی بخش است
در ادامه این برنامه «میثم فتحی» استاد دانشگاه در مورد مساله حجاب گفت: بشر باید بداند دامنه دانشهایش در عرصه هست و نیست است که ما به آنها دانشهای کشفی میگوییم یا در عرصه دانشهای بایدها و نبایدها است. دانش نوع اول را کسی دخالتی ندارد و بشر آزاد است که آنها را به دست آورد؛ اما علو اعتباری که در عرصه بایدها و نبایدهاست، یا خود بشر باید به خودش بگوید یا خدا باید به او بگوید.
عقل بشر برای بیرون کشیدن بایدها و نبایدهای اعتباری کافی نیست، همان طور که در تاریخ تفکر بشر چنین امری کاملا ملموس است. ما معتقدیم که بخش بایدها و نبایدها شامل اخلاق و فقه میشود؛ ما در فقه باید تابع باشیم، دلیل تابعیت ما خود یک دلیل عقلی است. احکام فقهی در عرصه فردی و اجتماعی مختلف هستند و یکی از احکام مطرح در عرصه اجتماعی، مساله حجاب است.
به عقیده من بخشی از شبهات موجود ناظر به پیش از مساله است، به این منظور که جایگاه علم فقه چیست؟ آیا این علم رهایی بخش بشر است با قبضه کننده وی؟ که ما به رهایی بخش بودن این علم باور داریم، به تعبیر شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی «انسان از رقییت آزاد شود» و ما آزادی به معنای مطلق فلاسفه نداریم، آزادی یک مفهوم دارای تضاد است. اگر کسی تعریف آزادی را بخواهد ما در منطق تعریف را حد و رسم به معنای محدودیت میدانیم، از این رو تعریف آزادی میشود به محدودیت نامحدودیت و چون در مرتبه نظر نمیتوان آن را تعریف کرد؛ در مرتبه عمل هم نیز قابل اجرا نیست.
در جامعه، نظام به گونهای نیست که یکی بگوید من برای خودم زندگی میکنم و بقیه نیز هر طور که میخواهند زندگی کنند، از همین رو دستورات دین نیز حامی چنین دیدگاهی نیست. اگر در آیه ۳۰ سوره مبارکه نور از حجاب را برای زنان لازم میداند، ابتدای آیه به مردان میفرماید که شما نگاه نکنید، هیچ کدام از این دو مورد نافی دیگری نیست، بلکه هر دو به یک امری موظف هستند.
دسته دیگری از شبهات به طور عمده ناظر بر شبهات درون دینی است، به عنوان مثال حجاب در کجای قرآن آمده؟ آیا زمان پیغمبر(ص) حجاب وجود داشته است؟ من میگویم که در فضای رسانه عمومی فرصت برای مناظره وجود دارد، اما نمیدانم چرا برخی در فضاهای مجازی و یک سویه حرفهای خود را میزنند، اماوقتی به چنین مناظرههایی دعوت میشوند، از آن دوری میکنند.
حجاب حکم تقریری اسلام است نه تاسیسی
حجاب حکم تقریری اسلام است، نه حکم تاسیسی، بدان معنا که ضرورت حجاب پیش از اسلام نیز وجود داشته است، کما اینکه در کتب عهد عتیق نیز به مساله حجاب، فراوان تاکید شده است، پیش از اسلام به مساله حجاب در دین یهود و مسیحیت نیز تاکید شده است و این مساله تنها مربوط به گذشته نیست، بلکه هنوز هم راهبههای مسیحی و فتواهایی که در دین یهود وجود دارد، به مساله حجاب تاکید میکند.
آیا حجاب مانع رسیدن به لذات مادی است؟
گسستگی میان اعتقاد افراد با ظاهر و پوشش آنها یک مساله جدید نیست، بلکه در طول تاریخ خواص دیندار بسیار کمتر بودند. اما امروزه با توجه به ابزار رسانهای که وجود دارد، نمود این امر بسیار بیشتر شده است. بیحجابی و بیبندوباری برای لذت جویی است، برخی از مردم گمان میکنند دین و فقه سعی دارد انسانها را محدود کرده و از لذتها مرحوم کند، در این بین غربیها عنوان میکنند که رسیدن به لذت و دستیابی به آزادی در آنجا وجود دارد.
اما نکته اصلی اینجا است که آیا ما با رعایت حجاب از لذتها محروم میشویم؟ آیا تفکیک جنسیتها در مدارس و دانشگاهها امر ناپسندی است؟ خداوند متعال انسان را آفریده و برای آن جفتی نیز قرار داده است تا از آن لذت ببرد و داشتن حجاب در جامعه باعث بیشتر شدن لذت جنسی در ازدواج میشود. در تمام واجبات و محرمات به همان اندازه که لذت معنوی وجود دارد، خداوند به همان اندازه لذت مادی نیز در آن دستورات قرار داده است.آنچه که مسلم است تمام مساله حجاب در امر لذت تبیین نمیشود، اما یک بعدی از این مساله مربوط به امر لذت میشود.
مسئله حجاب در قرآن
برخی میگویند مساله حجاب در کجای قرآن آمده است، باید در جواب این افراد گفت که تمام دین از قرآن گرفته نشده است، بلکه سنت در این میان نقش بسیار مهمی داشته است، با این حال ما در آیاتی اشاراتی که مساله حجاب داریم. همان طور که در اسناد موجود است تا پیش از سال پنجم هجری، آیات حجاب هنوز نازل نشده بود، اما در آن زمان نیز در جامعه برهنگی وجود نداشت، در کتاب «حدود حجاب در عصر پیغمبر(ص)»، مولف آن برخی ویژگیهای عصر جاهلیت را به زمان پیغمبر(ص) نسبت داده است و سعی دارد برخی لغات را با آن جاهلیت تفسیر کند و این امر اشتباه است.
به گفته این کارشناس اولین آیه که برخی از مفسرین آن را در خصوص حجاب مطرح میکنند، در سوره مبارکه اعراف است. برخی میگویند ما به دیگران به چشم مادری یا خواهری نگاه میکنیم، اما باید بگویم که ما در فقه چیزی تحت این عنوان وجود ندارد.
قبل از این آیه یک آیهای وجود دارد که در خصوص زنان پیامبر(ص) است، که در مورد این آیه شبههای وجود دارد، چرا که برخی معتقدند این حجاب تنها مخصوص زنان و دختران پیامبر بوده است. در این مورد باید گفت که وجوب مساله حجاب از این آیات گرفته شده است و در آیه ۳۱ سوره نور نیز از جلباب سخن گفته است، که قالب مفسرین معتقدند جلباب حجابی است که بدن زن را میپوشاند، به بیان سادهتر مانند مانتو. باید اضافه کنم که الزاما حجاب اسلامی در چادر خلاصه نمیشود، بلکه میتواند مانتویی باشد که حجم بدن را میپوشاند و خمار نیز به معنای مقنعه بلند به کار میرود.
در آیه ۳۰ سوره نور نیز ابتدا از مردان دعوت میشود که چشم هایشان را کنترل کنند و بعد اشاره میشود که زنان گردی صورت و مچ دست تا نوک انگشتان را میتوانند بدون پوشش نگاه دارند و این مساله امری اجماعی در بین فقها است. در انتهای آیه نیز از فعل امر استفاده میشود که فعل امر تاکید بر وجوب دارد، یعنی اگر مجتهد در جایی صیغه امر دید، اصل را بر وجوب و حرمت میگذارد، مگر آنکه یک آیه یا روایت دیگری در ترخیص پیدا کند، اما چنین چیزی در خصوص آیات حجاب وجود ندارد.
حجاب برای توجه بیشتر به امور معنوی است
در شریعت اسلام، اساس معرفت الله است، همه چیز معرفت الهی است. خداوند متعال زاییده نمیشود و آنچه از خدا به ذهن ما میآید، زاییده ذهن ماست، لذا آنچه در اسلام در باب شناخت خدا بدان تشویق میشود، معرفت شهودی است. در بحث معرفت باید دید خدا کجاست؟ خدا بین من و خودم فاصله است، من باید از خودم بگذرم. ما خواستههایی داریم که حیوانی و جسمانی است و خواستههایی داریم که روحانی است، اگر ما همه نفس را در خواستههای جسمانی و حیوانی ببریم و به یک قوه متمرکز شویم، آن قوه پررنگ می شود.
انسان اگر همه نفس را وارد بحث شهوت کند، از ابعاد دیگر وجود خودش غافل میشود و اگر خداوند بحث واجبات و محرمات را قرار داده است، این امور مرزها و قلمرو خداوند است و دلیل اهمیت این مرزها که یکی از آنها حجاب بوده این است که رعایت آنها باعث میشود، من از خودم غافل شوم و متوجه حضرت حق شوم. ما یک من الهی داریم، که روح متعالی است که اگر انسان به آن برسد، علاوه بر اینکه عالم ماده و لذت های مادی را دارد، لذت های دیگری را نیز خواهد داشت و خدا ابزاری مانند چشم قلب را به او خواهد داد که در اساس انسان من حقیقی همان من الهی است. روزی انسان بدن خود را در خاک میبیند و متوجه میشود تمام تلاش ها را برای او کرده است و آنجاست که فکر میکند برای خودش چه کرده است؟
فلسفه حجاب هنگام نماز
خداوند به زن میگوید این من حیوانی را بپوشان که کمکم و در اثر رشد ایمان هم خودت جمال خودت را ببینی و هم من جمال تو را ببینم نه بدن تو را که من بیگانه است. انسان باید از بدن بیگانه بگذرد تا من حقیقی خودش را نشان دهد. در داستان حضرت یوسف یک نکته طلایی آن است که کسی میخواهد دام بگذارد تا جوانی را از عرش و مقام الهی به سمت لذت های حیوانی بیاورد، خداوند متعال آن شخص را از مقام به فلاکت و نابینایی می آورد و او را ذلیل میکند و از طرف دیگر آن جوان برده را عزیز مصر می کند.
لذا اگر ما به بعد حیوانی جامعه دامن بزنیم، همین امر باعث ذلت آن جامعه و افرادش میشود و برعکس اگر به تقویت روحیه معنوی جامعه کمک کنیم، جامعه عزیز شده و به سمت تعالی میرود. اگر بعد حیوانی حس کند که چیزی برای آن نگذاشته ایم، این یعنی ما جامعه را به سمت بعد الهی برده ایم.
از حضرت زهرا(س) پرسیدند بهترین زنان کیست؟ فرمودند «زنی که هیچ مردی آن را ندیده باشد و او هیچ مردی را ندیده باشد». این امر نشدنی است، اما حضرت زهرا(س) میخواستند نکته مطلوب را بیان کنند، چون حقایق باطنی در آن صورت متبلور می شود.
حجاب یک حکم اجتماعی است نه مساله شخصی
برخی میگویند حجاب یک مساله فردی است، اما باید بدانند که حجاب به هیچ عنوان امری فردی نیست، بلکه حجاب در ماهیت خود یک حکم اجتماعی است.
مسئله دیگر این است که آیا برخورد با بدحجابی جزو وظایف دولت و حکومت است؟ من با جدیت میگویم بله، چون حجاب مشمول مسائل اجتماعی است، پس یک مساله حکومتی است، البته مراحل و مراتب گوناگونی دارد. برخی نیز عنوان می کنند چرا پیگیر انجام واجبات دیگر مانند نماز نمی شویم؟ در جواب باید گفت این سوال قیاس مع الفارغ است، نماز نخواندن یک منکر مستقل مشهود در جامعه نیست، اما نداشتن حجاب یک منکر مستقل مشهود در جامعه است. پس عدم واکنش حکومت به بی حجابی یعنی تعطیل کردن نهی از منکر، البته اسلام هیچ گاه با خشونت موافق نبوده است.
اجباری بودن حجاب با حفظ احترام و لطافت امری مشهود است که نیاز به یک فرآیند فرهنگی و تربیتی دارد. برخی معتقدند حجاب یک امر شرعی است اما ما در جامعه مشکلات مهمی داریم که در شرعیت به آنها اشاره شده است، چرا اول به آنها نمیپردازیم؟ باید گفت که فرض کنید شخصی منکری را مرتکب میشود به شخص دیگری بگوید آن منکر مورد نظر را انجام نده، آن شخص میگوید خودت در حال انجام آن منکر هستی؛ در اینجا امام خمینی میفرمایند که شدیدترین، لطیف ترین و نافذترین روش امر به معروف و نهی ار منکر این است که عامر و ناهی خود لباس معروف به تن کنند و لباس منکر از تن دربیاورند.
یعنی شرط امر به معروف و نهی از منکر این نیست که من خودم عامل به آن باشم، میتوانم نباشم. لذا این دلیل غلط است، این امر مغالطه است. اما بنابر بیان امام خمینی(ره) زمینههای امر به معروف و نهی از منکر مهم است. ممکن است همان خانم بدحجاب از من که طلبه هستم در نزد خدا مقربتر باشد اما باید بداند کاری که انجام میدهد، اشتباه است، لذا این مسائل مانند یک پازل است، اگر قطعات را گذاشتیم و دو قطعه نبود نباید باقی قطعات را برداریم، بلکه باید بقیه قطعات را تکمیل کنیم.
برخی می گویند آنقدر در این ۴۰ سال از حجاب صحبت کردهاید که زنان از این مساله دلزده شده اند و نباید اینقدر در مورد حجاب صحبت می شد؛ اما من میگویم این حرف اشتباهی است، اگر این اشکال وارد باشد ما نباید هیچ قانونی داشته باشیم، چون هر قانونی ملازم به قوه قهریه است. ما باید در جامعه عوامل روان شناسانه و جامعه شناسانه را فراهم کنیم، چرا که خیلی از افرادی که بدحجاب هستند داعیه مخالفت با دین و فقه ندارند. اینها میگویند دین اسلام مگر احکام دستگیری مفسد اقتصادی و اختلاسگر ندارد؟ اگر این افراد آزاد هستند یا اسلام مشکل دارد یا اسلام اشتباه اجرا می شود، پس ما نباید مساله حجاب را کمرنگ کنیم بلکه باید تمام احکام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… اسلام که حیات بخش جامعه است را در اجتماع پیاده کنیم. چراکه برخی از بدحجابیها عوامل فقهی، دینی و منطقی ندارند بلکه عوامل اجتماعی در پس پرده آن نهفته است.
من یک انتقاد بزرگ به خودمان دارم، بنا به آیات قرآن تمام افرادی که نماز نمی خوانند و تا قیامت توبه نمی کنند در قیامت معذب خواهند بود، اما باید بدانیم که مقداری هم تقصیر ما نماز خوانهاست که ما قشنگ نماز نخواندیم که آنها کِیف کنند و به سمت ما بیایند. گاهی مرد و زن ما که در لباس تدین بوده و ظاهرا متشرع هستند، تخلفاتی دارند که افراد باایمان ضعیف را از دین زده میکند. بحث ما در مورد حجاب بود و ما در مورد آن صحبت کردیم اما اگر قرار باشد اولویتها سنجیده شود، ما اولویتهای بیشماری جلوتر از مساله حجاب داریم که باید به آنها پرداخته شود. شیطان شش هزار سال عبادت کرد و تنها یک سجده نکرد، خداوند آن شش هزار سال عبادت را هم نپذیرفت.
ثبت ديدگاه