مقاله ای که پیش روی شماست پیرامون مسئله حجاب در غرب و نوشته خانم هلن واتسون است. نویسنده در این مقاله حجاب، مسئله گرایش به حجاب را واکنش ‏های فردی زنان نسبت به فرایندهای جهانی می داند. لذا در این نوشتار درصدد است با توجه به اصول حاکم بر حجاب، مفاهیم مرتبط با پوشش در قرآن را بیان کند و در ادامه با استناد به نظرات دو طیف از زنان، انتخاب حجاب زنان را در ریشه‏ ها و در دنیاهای مختلف، مسئله‏ ای سیاسی و فردی شمارد و حتی گرایش آشکار زنان به حجاب را نوعی فمینیسم معکوس و اعتراض علیه مصرف گرائی و غرب گرائی محسوب ‏نماید. این مقاله را فصلنامه مطالعات راهبردی زنان در سال ۸۲به چاپ رسانده است.

 

حجاب در غرب ، های حجاب

 

شرم از برهنگی، ریشه ی حجاب و حیا

«نوع حجاب» در جهان بسیار متنوع است. از چادر مشکی یکدست که زنان در ایران بعد از انقلاب اسلامی به سر می‏ کنند تا روسری‏ های «رنگارنگ» و منحصر به فرد زنان در حکومت اشرافی جدید مصر. این طیف گسترده از اشکال پوشش – از لباس‏ های رسمی دولتی تا مدل‏ های فردی- عرصه‏ ای فراگیر برای ارائه الگوهای محلی پوشش است. روسری‏ های رنگی دختران روستایی ترک، نوع خاص پوشش زنان مسلمان اروپا (موسوم به تای‏راک)، پوشش سفید زنان الجزایر (مــرسوم به هـایـک) و بـرقـع زنـان عمـانی همـه را دربر می‏گیرد. هر یک از این اشکال گوناگون لباس، در اهداف عملی و نمادین حجاب، یعنی حفظ حجب و حیا و شرم از برهنگی ریشه دارد.

 

عکس محجبه

دیدگاه های مختلف پیرامون مسئله حجاب

  1. از نظر نویسندگان غیر مسلمان، حجاب به عنوان پوششی دست و پاگیر و محدودکننده، نشانه بارز ظلم به زنان و یک نوع محدودیت اجتماعی محسوب می‏ شود. این پوشش به لحاظ دینی مؤید لزوم پنهان ماندن زن از نگاه مرد بوده و اوضاع سیاسی- اجتماعی را تحت‏ الشعاع قرار می‏دهد. به عقیده یونی ویکن(پروفسور مردم شناسی اجتماعی)،دیدگاه خاص غربی‏ ها نسبت به مسئله حجاب به این امر اشاره دارد که «حجاب به خاطر محدودیت‏ هایی که بر سر راه فعالیت و استقلال زنان ایجاد می‏ کند، ذاتاً سرکوبگر و در نتیجه ظالمانه است.»
  2. نویسندگان بومی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان که دیدگاه مثبت‏ تری نسبت به مسئله حجاب دارند، بر نیروی رهایی‏ بخش حجاب و امتیاز ویژه «عدم جلب توجه » در اجتماع تأکید دارند. در مصر زنان جوانی که به حجاب روی می‏ آورند، با توجه به حضور روزافزونشان در مکان‏ های عمومی، نگران حفظ «پاکدامنی» خود هستند. رابطه منطقی بین دو نیروی «محدودکننده» و «رهایی‏ بخش» مسئله حجاب، پیچیده ‏تر از پیامدهای احتمالی حضور این پدیده در جامعه است.

فرح آذری معتقد است :

«در ایران محدودیتی که حکومت اسلامی بر زنان تحمیل کرد، هزینه اندکی بود که می‏بایست آن ها در ازای امنیت، اقتدار و عزتی که همین حکومت به آنان ارزانی کرده بود، بپردازند.»

اصول کلی حاکم بر مسئله حجاب

رعایت عفاف و حیا

بسیاری از موضوعات مربوط به حجاب بر روی مفهوم قرآنی حجب و حیا متمرکز است. مفهوم حجب و حیا (سترالعوره یا پوشاندن شرمگاه) زمینه را برای تنظیم رفتار زن و مرد، تفکیک آنها و پوشش مناسب برای هر کدام فراهم می ‏آورد. قرآن می ‏گوید: «در رفتـارت محجـوب باش».(سوره۳۱، آیه۱۹) قرآن همچنین (سوره نور، آیه۳۰) پاداش مردان و زنانی را که «حجب و حیای خود را حفظ می‏کنند»، یادآور می‏ شود.

رعایت حجاب و پوشش عفیفانه

دستورات خاص اسلام به زنان در آیات ۳۰ و۳۱ سوره نور این چنین آمده است: «به زنان مؤمن بگو دیدگان خود را فرو افکنند و محجوب و با حیا باشند و زینت خود، جز آنچه عیان است، آشکار نسازند و روسری‏ های خود را بر گریبان افکنند و زینت خود را جز برای شوهران و پدران ]و… [ آشکار نکنند.

 

عکس محجبه

 

حفظ حریم با مردان بیگانه

در اسلام، روابط زن و مردی که به لحاظ نسبی یا سببی هیچ ارتباطی با هم ندارند، تنها در مواقع و شرایط کاملاً کنترل‏ شده، میسر است. سنت پسندیده نکاح و حالت تحریم‏ شده زنا، دو مقوله بنیادین در روابط زن و مرد است. همان‏طور که سندرز استدلال کرده است، این دو مقوله مرز بین زن و مرد را تعریف کرده و به آن استحکام بخشیده است؛ «مرزی که هم در مباحث نظری و هم در ساختارهای اجتماعی عمیقاً ریشه دوانده است.»
مشهورترین حالت این مرز، یعنی تفکیک اجتماعی زن و مرد، تنها بیان بسیار ملموس این عقیده بود که جنس مذکر و مؤنث ضد هم هستند و ایجاد یک جامعه منظم و مطلوب در گرو حفظ مرزها و حدودی است که خداوند مقرر داشته است.

 

مسئله حجاب ، محرم و نامحرم

 

حجب و حیا برای مردان و زنان

در قرآن، مفهوم حجب و حیا و معنای ضمنی آن در رابطه با روابط جنسی مجاز و غیر مجاز، برای رفتار زنان و مردان به طور یکسان به کار رفته است (بنگرید، سوره نور، آیه ۵۸؛ سوره احزاب، آیه ۱۳) کانون اصلی تفسیر این آیات متمرکز بر خطراتی است که رفتار جنسی زنان برای نظم اجتماعی ایجاد می‏ کند.
در این که به منظور حفظ شرم و حیا باید برخی از اعضای بدن را پوشانید، همه اتفاق نظر دارند. برای زنان، این اعضا به صورت‏ های متفاوتی تفسیر شده است. چنانچه برخی گفته‏ اند ستر عورت در مورد زنان شامل «پوشاندن تمام بدن به استثنای صورت و کف دست و پا می‏باشد». اگر ارزش مسئله حجاب در رعایت حجب و حیا و پوشش اعضای شرم‏ آور است، در آن صورت این مسئله پیش می‏ آید که چه چیزی شرم ‏آور است که باید از نگاه عموم پوشیده و پنهان ماند؟

 

میل به پوشیدگی یک گرایش فطری 

اشارات قرآن در مورد لباس، حجب و حیا و برهنگی باید در شرایط زمانی، مکانی و متنی خاص خود مورد بررسی قرار گیرد. آیه ۲۲ سوره اعراف می‏گوید که از بین رفتن ستر عورت آدم و حوا منجر به این شد که آنها نسبت به شرم از برهنگی شناخت پیدا کنند. «و چون از میوه آن درخت خوردند، عورت‏ هایشان بر آنها آشکار شد و از برگ درختان بهشتی برای پوشاندن عورت خود استفاده کردند.»

این سوره در ابتدای ظهور اسلام در مکه، زمان انتقال و آموزش عقاید و اعمال دینی به تازه مسلمانان نازل شد. در این سوره میان مفهوم شرم از برهنگی و مفهوم تقوی- که از طریق ایمان به دست می‏ آید- تفاوت قائل شده است. نکته مهم این است که پوشاندن برهنگی به خودی خود و لزوماً مستلزم (ثبوت) تقوی و پارسایی نیست. اشارات قرآنی در مورد پوشش بدن هر دو جنس زن و مرد را شامل می‏ شود. (در قرآن) مفهوم شرم از برهنگی بیانگر یک حالت اساسی و فطری انسانی است که به همه انسانها تعمیم یافته است.

اشارات قرآنی در مورد پوشش بدن هر دو جنس زن و مرد را شامل می‏ شود. (در قرآن) مفهوم شرم از برهنگی بیانگر یک حالت اساسی و فطری انسانی است که به همه انسانها تعمیم یافته است.

 

حجب و حیا در روابط اجتماعی

قرآن در سوره نور آیه ۳۱ مفهوم شرم از برهنگی را در متن روابط اجتماعی مطرح می‏کند. در این سوره زن و مرد هر دو به حفظ حجب و حیا سفارش شده ‏اند.
در سوره احزاب آیه ۵۳ آمده است: «هنگامی‏ که از همسران پیامبر چیزی خواستید، از پشت حجاب و پرده آن را از ایشان بخواهید که این کار برای دل‏ های شما و دل‏ های ایشان پاکیزه‏ تر است». همچنین در این سوره، حجاب به عنوان نماد عمومی هویت اسلامی و سپری در برابر دست ‏درازی به زنان بیان شده است: «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مسلمان بگو که روسری‏ های خود را بر خود بپوشند که این کار باعث شده تا آنها ] به عنوان یک زن مسلمان[ شناخته شده و از تعرض و تجاوز به دور باشند.» (آیه ۵۹).
لازم به ذکر است که سوره نور و سوره احزاب بخشی از قرآن هستند که طی سال‏ های پنجم و ششم هجرت، سال‏ های تثبیت امت اسلامی در مدینه‌ نازل شده‏ اند. در این شرایط زمینه برای پرداختن به توصیه‏ های دقیق‏ تر و روشن‏ تر در مورد نوع لباس – به عنوان بخشی از فرایند تثبیت اصول فردی و اجتماعی رهبری جامعه نوپای اسلامی- فراهم بود. لیلا احمد خاطرنشان می ‏کند:
عقیده تشکیل جامعه اسلامی توسط مردمان این دوره شکل گرفت و برداشت آنها از روابط مناسب و شایسته بین زن و مرد به عنوان نظر نهایی و خطاناپذیر از مفهوم اسلامی عدالت، تثبیت و برای همیشه بر مسلمانان واجب شد.

 

عکس محجبه

محرم و نامحرم

در آیه ۳۱ سوره نور به پیوند تنگاتنگ بین حجاب و روابط جنسی مجاز (یا ازدواج) به طور ضمنی اشاره شده است و فهرست افرادی که از نظر شرعی مجازند یک زن را بی‏ حجاب ببینند، ذکر شده است. (بر اساس این آیه) علاوه بر شوهر زن، دیگر محارم او (یعنی کسانی که ازدواج زن با آنها ممنوع است) شامل پدر، پدرشوهر، پسران، پسران خواهر … و دیگر کسانی که به لحاظ جنسی زن را تهدید نمی ‏کنند – کنیزکان، خواجگان و کودکان- نیز می‏توانند زن را در حالت بی‏ حجابی ببینند.

این مطلب را هم ببینید:   تاریخچه حجاب در اسلام

پوشش در خانه و حجاب در جامعه

اشارات قرآن در مورد مفهوم پوشش و حیا در دو سوره بعد، پوشش زنان را هم در مکان‏ های خصوصی و هم در مکان‏های عمومی، مورد تأکید قرار می‏دهد؛ قرآن بین نوع پوشش در داخل خانه و بیرون از آن تمایز قائل شده است که در ضمن آن نکات مهمی را برای زنان و نوع روابط و وظایف جنسی در جامعه اسلامی‏ بازگو می ‏کند.

در آیه ۳۱ سوره نور به زنان سفارش می‏ شود که اگر در محیط خانواده، احتمال حضور نامحرمان می‏ رود، در حضور آنها حجاب خود را به سر گیرند. راجع به وضعیت حجاب زنان در اماکن عمومی نیز در آیه ۵۹ سوره احزاب سخن به میان آمده است. در این آیه به زنان توصیه شده است که هنگام بیرون‏ رفتن از خانه، خود را با چادرهای‏شان (جلابیب) بپوشانند. در احکام مربوط به نوع پوشش محجوبانه در سوره نور و احزاب، دو نکته که ارتباط آنها با هم روشن و واضح می‏ باشد، گنجانده شده است که عبارتند از: ضرورت اجتماعی رعایت حجب و حیای زنان با توجه به ویژگی‏ های وسوسه‏ انگیز جنس زن و نظارت شدید بر پوشش زنان به نحوی که در مکان‏ های عمومی باحجاب‏ تر از محیط‏ های خصوصی خانوادگی باشند.

 

مسئله حجاب ، عکس محجبه

 

فلسفه پوشش در قرآن

برای شناخت دیدگاه قرآن در مورد مفاهیم مرتبط با پوشش لازم است تا دیگر احکام قرآنی مربوط به نوع پوشش انسانی را مورد بررسی قرار دهیم.

آیه ۲۶ سوره اعراف مسائلی درباره نوع لباس را که به حجاب، تقوا و شرم و حیا ربط دارد، مطرح می‏ کند. (در این آیه می‏ خوانیم) «ای فرزندان آدم به راستی که برای شما لباسی فرو فرستادیم تا هم شرمگاه شما را بپوشاند و هم مایه تجمل و زیبایی باشد و لباس تقوی بهتر و برتر است». این آیه به سه نوع پوشش متفاوت اشاره دارد:

نخست لباس‏ های اساسی و ابتدایی که برهنگی را می‏ پوشاند و «جامعه متمدن بشری» را از «حالت فطری حیوانی» مجزا می‏ کند.

دوم «لباس ‏های زیبا» که بیانگر شأن، سرمایه و سلیقه افراد است

و سوم «لباس تقوی»‌ که بیشتر جنبه معنوی و نمادین دارد.

البته از یک منظر، ممکن است لباس تقوی به نوع خاصی از پوشش اطلاق شود که نشانگر تقوی، حجب و حیا یا گرایش‏ های مذهبی کسی است که آن را می ‏پوشد، اما وجه استعاری ‏تر این است که لباس تقوی را «حالت متقی ‏بودن» تفسیر کنیم که به سادگی از طریق خاصی از پوشش به دست نمی‏ آید. به بیان دیگر اصطلاح «لباس التقوی» در آیه ۲۶ سوره اعراف به طور ضمنی نشان می ‏دهد که نوع پوشش به تنهایی نمی‏ تواند شاخص معتبر و قابل اعتمادی برای حجب و حیا باشد.

درآیه ۳۱ سوره اعراف سفارش شده که «به هنگام حضور در مسجد، لباس زینتی خود را بپوشند»، اما این مسئله در ادامه آیه با هشداری علیه افراط کاری] … و لا تسرفوا[ تعدیل شده است. این سوره روشن می ‏کند که خداوند به تقوی و پرهیزکاری بیش از هر چیز دیگری ارج می ‏نهد و کیفیت لباس مؤمن در ارزش معنوی و روحانی او دخیل نیست.

با این تفاصیل، حجاب در معنای ستر عورت به دلیل ارتباط و التزام پوشنده آن با حجب و حیا و دینداری ممکن است لباس تقوی تلقی شود، اما از دیدگاه معارف اسلامی، پوشش به تنهایی و خود به خود، ضامن تقوی و پرهیزکاری نیست.

 

مسئله حجاب در غرب

 

برداشت‏ های مختلف از مسئله حجاب در میان زنان

آنچه مسلم است اینست که در میان خود مسلمانان بر سر وجود یک شکل خاص از حجاب – به گونه ای که لزوم رعایت حجب و حیا بر آن تصریح دارد- اتفاق نظر وجود ندارد.

اکبر احمد دیدگاه کلی و مفید خود را در این زمینه این‏گونه بیان می‏کند: «اسلام حجب و حیا را برای زن و مرد واجب کرده است و بنابراین پوشیدن لباس تنگ و چسبانی که جذاب و بدن نما باشد، این حکم را نقض می‏کند». اما جدا از مشکل تشخیص انگیزه پوشیدن نوع خاصی از لباس و جذابیت آن، حجب و حیا همچنان به عنوان یک مفهوم فرهنگی پیچیده باقی می ‏ماند، زیرا این مفهوم هم به یک حالت درونی و هم به یک مجموعه رفتارهایی که نشانگر آن حالت درونی است، اطلاق می‏ شود. با توجه به این مطلب، می ‏توان این‏گونه استدلال نمود که حجاب هر دو جنبه حجب و حیا را پوشش می‏ دهد».
انتخاب نوع پوشش برای زنانی که به شیوه‏ های مختلف «با دنیاهای متعدد مواجه شده ‏اند» هم یک مسئله سیاسی و هم یک مسئله فردی است. از این منظر نمی‏توان دیدگاه ‏های افراد درباره اهمیت مسئله حجاب را از درک مفروضات آنها در ارتباط با حجب و حیای اسلامی در شرایط فرهنگی- اجتماعی گسترده‏ تر جدا کرد.

 

برداشت نادیا دختر انگلیسی الاصل از حجاب

انتخاب حجاب، مهم ترین تصمیم زندگی من

نادیا به موفقیت‏ های علمی‏ اش در رشته پزشکی در دانشگاه افتخار می‏ کند. او دختر ارشد نسل دوم یک خانواده انگلیسی، آسیایی است. او اولین دختری است که تحصیلات بالاتر از دوره متوسطه دارد و از سن شانزده سالگی حجاب اختیار کرده است. او می‏گوید:
انتخاب حجاب یکی از مهم‏ترین تصمیمات فردی زندگی من است. زمانی که در مدرسه بودم، درباره رفتن به دانشگاه فکر می‏ کردم. من به یک مدرسه کوچک می‏ رفتم و در آنجا کاملاً احساس راحتی و آرامش می‏ کردم زیرا تمامی محصلین همدیگر را می‏ شناختند.

 

پوشش، نماد هویت دینی

من می‏ دانستم که دانشگاه باید مکان کاملاً متفاوتی باشد؛ کلاس‏ هایی بزرگ با دانشجویان زیادی که هرگز نمی‏توان همه آنها را شناخت. در چنین محیطی احساس کردم باید به گونه ای لباس بپوشم که همه بدانند من مسلمان هستم. همچنین در آن زمان به دین و مذهبم فکر می‏ کردم و احساس می‏ کردم که دین مهم‏ترین بخش زندگی شخصی من است. من همانند بیشتر دختران هم‏سن و سال خود به مسائلی چون موسیقی، سینما و… علاقه داشتم. رؤیای من گرفتن نمرات نسبتاً بالا بود تا بتوانم مانند برخی از دوستانم فرصت تحصیل در رشته پزشکی را کسب کنم.

بدون حجاب احساس می ‏کنم در معرض دید هستم

اما دین من، اسلام، باعث تمایز من از دیگران است… پیشینه فرهنگی و خانوادگی من ریشه در بخش دیگری از جهان دارد.این مسائل برای من از اهمیت بالایی برخوردار است و به من احساس خاصی می ‏دهد. از دست ندادن این بخش از زندگی، برایم بسیار با اهمیت است. تصمیــم مـن بـرای بـرگزیدن حجاب نیز از همین احساس متفاوت‏ بودن پیشینه فرهنگی ‏ام نشأت می‏ گیرد؛ ما یک خانواده انگلیسی هستیم، اما به خاطر اسلام و پیوندمان با پیشینه فرهنگی پاکستان، دارای ارزش‏ ها و سنت‏ های متفاوتی نسبت به خانواده‏ های دوستان غیر مسلمانم هستم… بدون حجاب احساس می‏ کنم که کاملاً در معرض دید هستم. اینکه فردی بتواند بدون اینکه خود را به نمایش بگذارد، فعالیت اجتماعی داشته باشد و با مردم ارتباط برقرار کند، این آزادی واقعی است.

 

مسئله حجاب در غرب

 

ارزش انسان به اندیشه اوست نه لباسش

ارزش واقعی انسان در تفکر و نه در لباس و ظاهر اوست. دوستان غیر مسلمانم خیلی کنجکاوند که بدانند محجبه بودن چه احساسی دارد. آنها از من می ‏پرسند «از دید عموم پنهان بودن چه احساسی دارد». آنچه برای یک دختر مهم است، احساس او از محجبه بودن – و نه نوع حجاب و اینکه این نوع حجاب به او می‏ آید یا نه- است. برای من این مهم است که پوشش و ظاهری یکنواخت و یکدست داشته باشم، به گونه ای که توجه دیگران را به خود و رفتارم جلب نکنم و از آنجایی که حجاب، نماد هویت و بیانگر اهمیت دین و مذهب نزد من است، رعایت حجاب، احساس خاصی به من می ‏دهد.

حجاب یک انتخاب و یک ارزش

در اوایل، برخی از دوستانم تصور می‏ کردند که پدر من و یا خانواده ام دارای نوعی سلطه و اقتدار هستند که دختر خود را در سن معینی، وادار به پوشش حجاب می ‏کنند؛ اما باید بگویم که اختیار حجاب، تصمیم و انتخاب خودم بوده است؛ به دلایلی که سعی کردم آنها را بیان کنم. حجاب همچنین تا حدودی یک سنت است و من احساس می‏کنم که برای دختری که وارد سن بلوغ می‏ شود، داشتن حجاب ضرورت دارد. از این منظر رعایت حجاب همانند تصمیم برای در انگشت کردن حلقه ازدواج – که نشان از تأهل افراد است- می‏ باشد؛ اما چرا هیچ کس این مسائل را زیر سؤال نمی‏ برد، اما داشتن حجاب را زیر سؤال می‏ برد.

این مطلب را هم ببینید:   فلسفه حجاب چیست؟ رعایت حجاب چه فایده ای دارد؟

شرم از نمایش بدن

من در لباس تنـگ و چسبـانی که تمـام زوایـای بـدن را نمـادین می‏ کنـد، احسـاس ناراحتی، شرمندگی و گناه می‏ کنم. البته در برخی موارد، امتناع از پوشیدن چنین لباس‏ هایی به سلیقه شخصی بستگی دارد؛

آزادی عمل در گرو رعایت حجاب

محجبه‏ بودن مزایای بسیار زیاد دیگری نیز دارد… به نظر من زن محجبه راحت‏ تر می ‏تواند به مکان‏ های عمومی رفت و آمد کند، بدون اینکه هدف نگاه جوانان و افراد چشم‏ چران قرار گیرد. مزایایی که برای حجاب برشمردم به خاطر این است که حجاب بر خلاف لباس ‏های شهوت ‏انگیز غربی، نوعی لباس و پوشش است که توجه و نگاه دیگران را به بدن جلب نمی ‏کند. کسانی که لباس‏ های شهوت‏ انگیز می ‏پوشند، تعلقی به اسلام ندارند؛ همان بهتر که آنها در یک اجتماع جنسی که تحت سلطه و خوشایند مردان است و در آن زنان تنها بر اساس ظاهر و زیبایی‏ شان ارزش‏گزاری می‏ شوند، صرفاً به ایفای نقش جنسی خود مشغول باشند.

 

برداشت مریم از حجاب، زن الجزایری که در فرانسه کار می کند

در الجزایر به حجاب فکر نمی کردم!

مریم زنی میانسال و از طبقات پایین جامعه است که اکنون مدت ده سال است که با شوهر و فرزندانش در یک منطقه مهاجرنشین عربی در فرانسه زندگی می‏ کنند. او که در یک کارخانه ریسندگی کار می‏ کند، اندکی بعد از اولین سال زندگیش در فرانسه، یعنی زمانی که مشغول به کار شد، حجاب اختیار کرد. مریم می‏گوید:
من زمانی که جوان ‏تر بودم و در وطنم، الجزایر، زندگی می‏ کردم فکر محجبه‏ بودن را نمی‏ کردم. در آن زمان مسئله حجاب برایم موضوعیتی نداشت. مادر، عمه ‏ها و خواهرانم لباس‏ هایی به سبک غربی می‏ پوشیدند و سر و صورت خود را نمی‏ پوشاندند. بیست سال پیش هیچ‏کس به حجاب فکر نمی‏ کرد.

درگیری مصر با غربی ها و انقلاب اسلامی در ایران ما را آگاه کرد!

گذشت زمان تغییرات زیادی در زندگی من ایجاد کرد. البته همه زنان مسلمان، لاجرم با تغییرات بی شماری روبرو خواهند شد؛ به ویژه زنانی مثل من که کارشان به زندگی در یک کشور غربی منتهی می ‏شود. در گذشته، گویا مسلمانان در رؤیا زندگی می‏ کردند؛ آنها گوش و چشم از جهان فروبسته و نمی‏ فهمیدند که جهان هر روز پرمخاطره ‏تر می‏ شود؛ نمی‏ فهمیدند که دولتمردان و طبقات ثروتمند، هر روز برای پول، خوشگذرانی و غربی شدن حریص ‏تر می‏ شوند… بی‏ بند و باری و فساد بر خانواده‏ های فقیر، مثل خانواده خودم و بر سلامتی کل جامعه تأثیرات منفی فراوانی بر جای گذارده است. اما خوشبختانه ما بعد از مشاهده آنچه که در مصر اتفاق افتاد و چشیدن پیامد جنگ با اسرائیل و درگیری ‏های دیگر با غربی‏ ها، بیدار شدیم؛ عامل دیگری که در بیداری ما مؤثر بود، الگوی شگفت‏ انگیز انقلاب اسلامی ایران و مبارزات مردم این کشور برای بیرون راندن حاکم فاسدشان و رهانیدن کشور از پیامدهای شوم نفوذ غرب و ساختن یک جامعه مطلوب بود. نتیجه تمامی این امور این بود که مرا نسبت به اهمیت اسلام و وظیفه و رفتارم به عنوان یک مادر و همسر در قبال آینده نسل بعد آگاه ‏تر ساخت… .

حجاب در ایران

 

حجاب آزادی بیشتری به من می‏ دهد

زمانی که من و شوهرم به فرانسه آمدیم با مشکلات زیادی مواجه شدیم و به دلیل اینکه ذخیره پول‏مان تمام شده بود و شرایط آن‏گونه که انتظار داشتیم رقم نخورد، من مجبور شدم که شغلی پیدا کنم و بیرون از خانه به کار مشغول شوم… در محل کار هیچ اعتراضی به حجاب من نشد.

زندگی کردن در یک شهر بزرگ و بیگانه به اندازه کافی دشوار هست، چه برسد به اینکه یک زن به خاطر زن بودن در خیابان نیز متحمل اذیت و آزارهای جنسی مردان شهوت‏ران قرار گیرد. برای من دور نگه‏ داشتن خودم از نگاه خیره‏ مردان بیگانه و نامحرمان دارای اهمیت است. شوهرم از تصمیم من برای محجبه بودن خوشحال شد. وقتی که حجاب دارم، او خیالش آسوده است. او نباید از رفت و آمد من به سر کار و بیرون رفتن بدون او نگران شود. زیرا وقتی که من حجاب رعایت می ‏کنم، لزومی ندارد که شوهرم درباره چیزی نگران باشد. حجاب آزادی بیشتری به من می‏ دهد و نشان می‏ دهد که من زنی هستم که به حجب و حیا و عفت پایبند است.

حجاب هم عامل مصونیت و هم نشانه عشق به اسلام است

زندگی در یک فضای بیگانه دشوار و ناخوشایند است و رعایت حجاب برخی از این دشواری‏ ها را مرتفع می‏ کند. موقع بیرون رفتن از خانه، اگر حجاب داشته باشم، خطری مرا تهدید نمی‏ کند. همچنین، داشتن حجاب مشخص می‏کند که شخص مسلمان است و این نیز برای من مهم است. ما نمی‏ توانیم فراموش کنیم که شیوه زندگی ما متفاوت است؛ نگرانی‏ ها و اولویت‏ های ما درباره اصول اخلاقی با نگرانی‏ها و اولویت‏های فرانسوی‏ ها متفاوت است. رعایت حجاب برخی اوقات جنبه سیاسی پیدا می‏ کند و کسی که آن را می‏پوشد، می‏ خواهد توجه فرانسوی‏ ها را به حضور خود در اینجا جلب کند و بگوید که من مسلمان هستم. این در حالی است که فرانسوی‏ ها از اسلام متنفرند. با وجود چنین مسائلی، من به عرب ‏بودن و مسلمان بودنم افتخار می‏ کنم… وقتی محجبه هستید در هر شرایطی احساس امنیت می ‏کنید. حجاب هم عامل مصونیت و هم نشانه عشق به اسلام است.

 

مسئله حجاب در غرب

تصاویر متناقض و دیدگاه‏ های متعارض پیرامون حجاب

از دیدگاه تاریخی و از منظر جهانی می‏توان دریافت که تحولات ایجاد شده در سبک لباس و برداشت ‏های متعدد از نوع مناسب لباس زنان، هم ناشی از عوامل اقتصادی و هم ناشی از اوضاع سیاسی و اجتماعی است. در قرون گذشته، غرب تأثیر زیادی بر شیوه لباس پوشیدن و سبک لباس در کشورهای عربی- اسلامی بر جای گذاشت. چنانچه محمود دوّم، لباس خاصی به سبک لباس‏ های اروپایی در دربارش مرسوم کرد و زنان ثروتمند مصری مدل لباس‏ های زنانه ایتالیایی و فرانسوی را از مجله گاهنامه مصور زنان انتخاب کرده و سفارش دوخت می‏ دادند.«نوع جدید حجاب» در مصر را می‏توان تلاشی در جهت دگرگونی این فرایند به حساب آورد.

غربی زدایی لباس مردان

اکبر احمد اظهار کرده است که یکی از نشانه ‏های آشکار احیای مجدد اسلام در اواخر قرن بیستم تأکید زنان بر پوشیدن لباس‏ های سنتی بود. در همین راستا یک فرایند مشابه «غربی‏ زدایی» در لباس مردان نیز دیده می ‏شد. چنانچه از زدن کروات که نماد پوشش غربی است پرهیز می ‏شد. در این ارتباط، اتخاذ شکل اسلامی خاص لباس را می‏توان به عنوان «نیاز زمانه» دانست که بیانگر استقلال، هویت مجزا و نفی امپریالیسم فرهنگی غرب است.

لباس سنتی، نماد استقلال فرهنگی

رزیگ، توضیح می‏ دهد که چگونه تلاش ‏های اروپائیان برای جلوگیری از پوشش هایک (لباس سنتی زنان الجزایر) موجب شد تا این لباس، نماد مبارزه ملی زنان الجزایر شود. ویکن نیز اشاره می‏ کند که چگونه تحریم حجاب از سوی رضاشاه پهلوی در دهه ۱۹۳۰ موجب ایجاد موجی از مهاجرت به خارج از کشور در میان خانواده‏ های ثروتمند و متشخص ایرانی شد که پوشش برقع برای زنان آنها نشانه اعتبار و ارزش بود.
برخی معتقدند که نباید گرایش مجدد به حجاب را عاملی تحمیلی در جهت محدود کردن آزادی فعالیت اجتماعی زنان و جلوگیری از رشد استعدادهای آنان تلقی کرد، بلکه باید حجاب را یک انتخاب آگاهانه دانست که گرایش به آن به سمت متأثر از انقلاب ایران است؛ انقلابی که مبتنی بر دیدگاهی است که خواهان برقراری یک جامعه اصیل اسلامی است.

 

حجاب در غرب

حجاب وسیله ای برای حقظ کرامت زن

کاندیوتی گفته است: برخی از زنانی که مجبورند به خاطر دستمزد در بیرون از خانه کار کنند، ممکن است واکنش‏ هایی – از جمله رعایت حجاب- از خود نشان دهند که تأکیدی بر نشانه‏ های سنتی حجب و حیا باشد. این زنان که مجبورند در بیرون از خانه کار کنند، «در معرض دید عموم قرار می‏ گیرند» و بنابراین لازم می‏ بینند که از هر وسیله نمادینی استفاده کنند تا نشان دهند که هنوز ارزش خود را حفظ کرده ‏اند.

این مطلب را هم ببینید:   چالش حجاب در رمضان ؛ چالشی 30 روزه برای زنان جهان

فمینیسم معکوس با رعایت حجاب

بنابراین گرایش تناقض‏ نما و آشکار زنان به مسئله حجاب در محیط‏ های عمومی کار و تحصیل، حرکتی ضد فمینیستی نیست، بلکه برعکس، نوعی «فمینیسم معکوس» همراه با یک مفهوم ضمنی سیاسی و اخلاقی است. اختیار حجاب در مکان‏ های عمومی کار و تحصیل را می‏ توان به عنوان واکنشی علیه فمینیسم سکولار غربی، تلقی کرد.
بازگشت به حجاب برای کسانی که به لحاظ اقتصادی استثمار شده‏ و از حقوق اجتماعی خود محروم گشته‏ اند، اعتراض علیه مصرف‏ گرایی و علیه غرب‏گرایی (علت العلل مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) است. با توجه به این امور، حجاب تأکیدی آشکار بر حفظ ارزش‏ های معنوی و ضرورت احیای نظام ‏های اخلاقی گذشته است؛ در دنیایی که به سرعت سیر قهقرایی را می‏ پیماید.

زنان محجبه در رسانه ها

اکبر احمد معتقد است که «تصویر کلیشه‏ ای، منفی و کاملاً نادرست رسانه ‏های گروهی از زنان (مسلمان) که آنها را موجوداتی بی روح معرفی کرده، انعکاس نظریات بی ‏پایه و اساسِ زن‏ ستیز جوامع غربی (به ویژه ملهم از یونان) است.». ارائه تصویر یک زن مسلمان محجبه، یکی از رایج ‏ترین شیوه‏ های رسانه‏ های غربی برای «مشکل‏ دار معرفی کردن اسلام» است. همان طور که قبلاً نیز گفته شد، با نگاهی اجمالی به سخنان غربی ‏ها در مورد حجاب می‏توان دریافت که آنها معتقدند حجاب، نشانه آشکار ظلم اسلام نسبت به زنان است.

 

مسئله حجاب در غرب

ترس از حجاب، در رسانه های غربی

به گفته ابولوقد تصاویر فریب‏کارانه ‏ای که رسانه‏ های غربی از زنان محجبه ارائه می ‏دهند، بیانگر نهایت ذلت اجتماعی زنان و فقدان آزادی عمل آنان است. با نگاهی گذرا به نوشته‏ های غربی‏ ها می‏ بینیم که آن ها برای توصیف حجاب زنان مسلمان از واژه‏ هایی چون «کفن»، «لباس مزور» و «حجب و حیای سیاه» استفاده می‏ کنند. به طور کلی واکنش‏ های غربی نسبت به حجاب در یکی از دو دسته زیر قرار می‏ گیرد؛ دسته اول تفسیری کینه ‏توزانه از حجاب که آن را نشانه آشکار ظلم اسلام به زنان می‏ داند و دسته دوم دیدگاهی خیال پردازانه است که حجاب را جزئی از سنن بیگانه شرقی می‏ داند که خواهان فروکش‏ کردن لذت جنسی است. با وجود این، همان‏گونه که مطالعات تاریخی نشان می ‏دهند، اتخاذ حجاب در گذشته و حال موجب تنوع میان‏ فرهنگی بوده است. مسافران ایتالیایی که در قرن نوزدهم در دوره صفویه به ایران سفر کردند، از «حضور چشمگیر» زنان محلی در اجتماع سخن گفته‏ اند.

در سطح فرهنگی- اجتماعی، لزوم توجه به تنوعِ بسیار نقش‏ ها و مسئولیت‏ های زنان در فرهنگ‏ ها و طبقات اجتماعی مختلف و لزوم توجه به درجات متفاوت استقلال زنان در فضاهای اجتماعی روستایی، شهری، قبیله ‏ای و یا در یک فضای اجتماعی «غرب‏زده» اهمیت زیادی دارد.
اگر فرض شود که مباحث مربوط به نهادها و ساختارهای جامعه اسلامی، به دلیل فقدان مفاهیم معادل در ادبیات اسلامی، در چهارچوب مفاهیم غربی برابری، فردگرایی و آزادی شکل گرفته است، در آن صورت این نتایج گمراه ‏کننده ظهور خواهد کرد که «دموکراسی و اسلام» با هم ناسازگارند و یا اینکه «برابری زن و مرد در اسلام غیر ممکن است».

 

مسئله حجاب ، های حجاب دات کام

موج گرایش به حجاب

حمید عنایت به کنه این مسئله پی برده و می‏ گوید:«غرب از طریق اشاعه مفاهیمی جهانی از قبیل برابری و دموکراسی، چالشی علیه اعتبار و انسجام اسلام به عنوان یک ایدئولوژی کامل ایجاد کرد که به لحاظ فرهنگی و سیاسی همه مسلمانان را با مشکل مهمی مواجه کرده است.
هنگامی که در جستجوی یافتن پیوند میان نظریات مسلمانان و غربی ‏ها درباره آزادی و برابری جنسی بودم، با سلسله‏ ای از سؤال‏ ها مواجه شدم که مرا بر آن داشت تا تفاسیر موجود درباره «موج جدید گرایش به حجاب» را مجدداً بررسی کنم. زنان پیوسته از من می ‏پرسیدند که چرا باید طرفدار فمنیسم غربی باشند، در حالی که هیچ تضمینی وجود ندارد که این مکتب چیزی بهتر از آنچه اسلام در رابطه با روابط مطلوب زن و مرد عرضه کرده است، ارائه دهد؟ از دیدگاه آنان ضعف و بی‏ ثباتی در اصول اسلامیِ نهادها و تشکیلات اجتماعی موجب بروز معضلات اجتماعی می‏ شود.

آیا خود فمنیست‏ ها در غرب از گرفتاری ‏های به وجود آمده توسط مردان برکنارند؟ آیا شوهران متجدد زنان کارگر، کارهای شاق داخل خانه را بر عهده می‏ گیرند؟ در چنین فضایی است که خیلی زود روشن می‏ شود که نظریات و عقاید زنان مسلمان،عامل حیاتی برای اصلاح گرایشات یکسان انگارانه دیدگاه ‏های نظری غرب درباره اسلام است.

برداشت «تحت سلطه بودن» از مسئله حجاب، نتیجه فرایندهای سکولار است

اظهار نظرهای موجود، گرایش به حجاب را به عنوان یک مقاومت در سطح ملی مورد بررسی قرار می ‏دهد که هم به شرایط فردی و هم به شرایط اجتماعی مرتبط است. در گفته‏ های نادیا و مریم هیچ نظریه ای در مورد مقام و موقعیت اجتماعی فرضی پایین ‏تر از مردان برای زنان دیده نمی‏ شود. کسی که از بیرون نگاه می‏ کند ممکن است این‏گونه نتیجه‏ گیری کند که زنان دچار آفت همیشگی «خودآگاهی کاذب» شده ‏اند و به طور فعال در فرایند بازتولید وسایل و زمینه‏ های وابستگی خود شرکت دارند. اما از دیدگاه خود زنان دو مسئله «تحت سلطه بودن» و «ظلم» نتیجه فرایندهای سکولار هستند و ارتباطی با دیدگاه مطلوب آنان درباره شکل «حقیقی» اسلام که «هنوز به طور کامل محقق نشده است.» ندارد.

یکی دیگر از زنان قاهره در این باره می ‏گوید:
البته که زنان رنج می‏ برند، اما علت آن را باید در دولت و مشکلات ناشی از فقر دانست. این دو مسئله، تأثیرات بدی بر همه مردم می ‏گذارند، اما مشکلات اقتصادی می‏ تواند تاثیر بیشتری بر مردان داشته باشد؛ آن ها باید نگران امکانات رفاهی خانواده باشند و اگر مردان نگران و آشفته باشند، تلافی آن را بر سر همسرانشان درخواهند آورد. پس اگر زنان از چنین شرایطی رنج می‏ برند، نباید مذهب را مقصر بدانند. هنگامی که افراد از راه و رسم خوبی که دین آنها از آنان انتظار دارد، که البته همیشه کار آسانی هم نیست، پیروی نمی‏ کنند، زنان آن جامعه در رنج و عذاب خواهند بود.

 

مسئله حجاب

اسلام «نظامی» نیست که زنان را تحت سلطه مردان قرار دهد

اسلام «نظامی» نیست که بخواهد زنان را تحت سلطه و نظارت مردان قرار دهد. سخنان آن دو زن روشن می‏ سازد که «موج جدید گرایش به حجاب» به علت علایق فردی و سیاسی است. حجاب برای نادیا نمادی آشکار از ایمان و عقیده شخصی وی است که با مسائل فرهنگی آمیخته شده است و به دلیل متمایز کردن وی از فرهنگ غرب برای او مایه مباهات و فخر است.

حجاب به مریم این امکان را می ‏دهد که در یک مکان عمومی در یک کشور بیگانه که در آن جا طعم سرگشتگی فرهنگی، نژادپرستی و خودآگاهی سیاسی را چشیده است، به کار مشغول شود.

مسئله حجاب در غرب، یک واکنش سیاسی

وجه اشتراک آنها که در محیط‏ های بسیار متفاوتی، حجاب را اختیار کرده‏ اند، این است که در مواجهه با فشارهای مربوط به تغییر، مدرنیته و ارتباط بین فرهنگ‏ ها، یک واکنش سیاسی شده فعال، از خود نشان داده‏اند.
در سطحی وسیع ‏تر «موج جدید گرایش به حجاب» را می ‏توان نمونه اسلامی روند جهانی واکنش علیه تغییر و تحول تلقی کرد (تحولی که در شکل آشوب‏ طلبانه و چالش ‏برانگیز ظاهر شده است) که در اصول بنیادگرایانه مربوط به نظم اجتماعی و اخلاقی به عنوان یک مصلحت جدید مطرح است. مارتی و اپلبای، بنیادگرایی معاصر در مذاهب جهان را در رابطه با مفهوم رایج «مبارزه» تعریف می‏کنند؛ بنیادگرایی یعنی «جنگ علیه هر تهدید احتمالی نسبت به اصول اولیه»…

همچنین می ‏توان بازگشت به حجاب را بخشی از مبارزه سیاسی و فردی زنان علیه وضعیت موجود و نیز مبارزه نمادین برای بهبود شرایط موجود تلقی کرد.
مسئله حجاب به عنوان یک دغدغه سیاسی و فردی، مسئله ‏ای است که استلزاماتی در رابطه با جنسیت و شأن اجتماعی در تمامی جوامع و فرهنگ ‏ها به همراه دارد. با توجه به این مسائل و مباحث مربوط به موج جدید گرایش به حجاب، تمام زنان را بر آن می ‏دارد تا اذعان کنند که انتخاب لباس هم یک مسئله شخصی و هم یک مسئله سیاسی است. حجاب ممکن است یکی از اشکال نادر اعتراض سیاسی باشد که برخی از زنان به آن متوسل می ‏شوند.

این مطلب ، مقاله ای از خانم هلن واتسون ، درباره مسئله حجاب در غرب بود. برای مشاهده منابع مقاله کلیک کنید.