بدون توقف حجاب ؛ این قسمت از برنامه به بررسی ادعای “لباس پوشیدن یک مسئله شخصی است” ، حریم عمومی در اتومبیل شخصی، نقد رفتار دوگانه با متخلفین حجاب، بررسی آمارهای جرائم جنسی در ایران و غرب و دست برتر نظارت اجتماعی نسبت به قانونگذاری در موضوع حجاب اختصاص داشت.
برای مطالعه متن پیاده شده قسمت های قبلی برنامه به لینک زیر مراجعه نمایید.
لباس پوشیدن یک مسئله شخصی نیست!
مجری: آقای دکتر مطلبی که وجود داره و خیلی در پیام های مخاطبین گفته شده بحث حریم خصوصی هست. نکته ای که مطرح میکنن این است که ، پوشش یک فرد حریم خصوصی اوست و انتخاب لباس برای یک انسان کاملا به خودش ارتباط داره و این یک موضوعی است که کاملا داخل حیطه حریم شخصی ما میشه. وقتی که یک نهاد حتی اگر نهاد قانونی هم باشه، وقتی ورود میکنه به حد پوشش ما داره ورود میکنه به حریم خصوصیه ما. از طرف دیگه قانون خب صریحا میگه حریم خصوصی را محترم میشمره، و اینجا ما یک تناقضی را میبینیم.
دکتر غلامی: در مورد حریم خصوصی چندتا نکته باید بگم؛ یک بحث قانونی و در عین حال اجتماعی تر از حوزه قانون است که کمتر بهش توجه میشه.
سوال اول این است که آیا حجاب یک امر شخصی هست یا نه؟ پاسخ: بله حجاب امر شخصیه. شخصی به همین معنایی که عرف میگن، حجاب من یک امر شخصی است، یعنی تصمیم گیرش شخص خودم هستم.
سوال دوم: حجاب جزو حریم خصوصی هست یا نه؟ بله. حریم خصوصی یعنی چی؟ خیلی ساده حریم خصوصی را تعریف بکنم: حریم خصوصی به آن محدوده مادی و معنوی میگن که هرکس برای خودش قائله و دوست نداره که دیگران بدون اجازه و بدون مجوز وارد آن حیطه بشوند. حالا این حریم خصوصی از حریم خصوصی کاری هست تا حریم خصوصی ارتباطی، حتی حریم خصوصی ژنتیک. حالا ساحات مختلف داره که اینجا بحث تخصصی اش را نمیخواهیم عرض کنیم.
حریم خصوصی ما شامل حجاب هم میشود؟ آری. اما بحث از نکته سوم آغاز میشه: اگر حجاب که یک امر شخصی است و میتواند در حریم خصوصی تبلور داشته باشد ، اگر خواست وارد حریم عمومی بشود، یعنی یک امر شخصی بیاد تو حریم عمومی، اونوقت تکلیف چیه؟ الان میخوایم در مورد حجاب بحث بکنیم، نه هر امر شخصی که وارد حریم عمومی بشه. وقتی کسی، حجابش رو از حریم خصوصی میخواد وارد حریم عمومی بکنه، دوتا چیز رو باید از هم جدا بکنیم: بُعد اعتقادی حجاب و بُعد رفتاری حجاب. اگر کسی در حریم عمومی در بعد اعتقادی نسبت به حجاب هیچ علاقه، تمایل و کششی نداشته باشه، به ما ارتباط نداره. یک کسی حجاب را به عنوان یک امر شخصی آورده تو حریم عمومی، حریم عمومی کجاست؟ جایی که اختصاص به یک آدم نداره محدوده مادی و معنوی عده ای از افراد است؛ آن عده میتونن مردم یک شهر باشن، مردم یک کشور باشند یا هر چیز دیگری.
اگر کسی حجاب را که یک امر شخصی است آورد تو حریم عمومی به همین معنایی که عرض کردم، یک بُعد حجاب اعتقادی است من پوششم رو آوردم در حریم عمومی در عین حال اعتقادی به حجاب به اون معنایی که شما میگید ندارم، خب نداشته باش، ما نه کاری داریم، نه میتونیم متوجه بشیم، یعنی با نگاه کردن به قیافه آدم نمیتونیم متوجه بشیم، متوجه نمیشیم که یا او به حجاب اعتقاد دارد یا ندارد. اما دعوا سر جنبه رفتاریه حجاب هست، یعنی آنچه از یک امر شخصی اینجا داره بروز پیدا میکنه. این مقداری که داره بروز پیدا میکنه، سوای اینه که، آیا دیگران را درگیر میکند یا نمیکند، حوزه تاثیر و تاثر به خود فرد فقط برمیگرده یا به دیگران هم مربوط میشه؟
فرض بفرمایید که یک آقایی یا خانمی با یک پوشش نا متعارفی بیاد تو خیابون، این میتونه بگه که پوشش من فقط به خودم ربط داره؟ اگر پاسخ آری باشد، هیچ کس دیگه نمیتونه حدش رو تعیین کنه، شما میگید پوشش یک امر شخصی است ولو در حریم عمومی. من میگم شخصیه. پوشش شخصیه من چیه، من نچرالیستم، طبیعت گرام، پوشش شخصیه من عریان بودن است. نچرالیست ها یک فرقه اند، کاری نداریم که چرا فکرشون غلطه، اونها معتقد هستند که ما بنا به دلایلی که خیلی بحث های مفصل فلسفی داره این شکلی هستیم، یعنی مبراییم از هر نوع پوششی. پس یک امر شخصی اگر در حریم خصوصی بود، اعتقاد و رفتارش فقط به خود فرد ربط داره، اما اگر وارد حریم عمومی شد، بُعد اعتقادی اش به خودش ربط داره، بُعد رفتاریش دیگه فقط به خودش ربط نداره.
نکته چهارم؛ علامت اینکه حجاب به حریم عمومی ربط داره اینه که براش محدودیت قائل میشن. شما اینجا سه تا سوال میپرسید:
سوال اول: برای چی انسانها پوشش شان در حریم عمومی دچار نوعی محدودیت میشود؟ یک بحث فلسفی دارد. یک اشاره میکنم؛ یک نظریه داریم به عنوان نظریه قرارداد اجتماعی، این معروفه به نظریه ژان ژاک روسو، ایشون حرفش عقلانی است، همه میپذیرند ما هم در اسلام همین رو داریم. انسانها تا آن موقعی که تنها زندگی میکنن، فرض کنید من الان تنها در کویر لوت هستم، دلم میخواد الان بلند میشم این سمتی میرم، بعد میام اینجا یک کمی دراز میکشم، بعد این خاکها رو برمیدارم میپاشم به این سمت و آن سمت، اما اگر من بیام تو شهر، بخوام اینوری برم، میگن ورود ممنوع، بخوام دراز بکشم، میگن سدّ مَعبری، میخوام خاک بریزم، میگن میریزه سر و صورت مردم. وقتی انسانها تصمیم میگیرند زندگی اجتماعی داشته باشند، میپذیرند از برخی حقوق صرف نظر بکنند و یک سری تکالیف رو بپذیرند تا از برخی مزایای زندگی اجتماعی برخوردار شوند. پس سوال اول چرا انسانها وقتی با هم هستند، دچار محدودیت میشوند؟ چون این اقتضای زندگی اجتماعی است. ربطی هم به اسلام نداره.
سوال دوم: این امر مال اسلام و مال ایرانه یا یک امر عام است در تمام دنیا؟ امر عام است در تمام دنیا. همه جای دنیا برای پوشش در عرصه عمومی، یعنی اداره، جامعه، بانک، خیابون، قواعدی دارند. برای یک جاهای خصوصی قواعد بیشتری دارند، مثل دانشگاه ها. یک جایی هم مثل فرانسه، برخلافش قانون دارند، یعنی یک نوعی از پوشش رو ممنوع میکنن. اینکه همه جای دنیا به این امر واکنش نشان میدهند علامتش چیه؟ علامت اینه که حجاب یک امر شخصی در حوزه حریم عمومی دیگه نیست. والا همه جای دنیا براش محدودیت در نظر نمیگرفتند.
سوال سومی که در محور چهارم قابل طرح است اینه که: حالا ملاک این محدودیت چیه؟ مثلا در این حکومت و در حکومت دیگر و در دیگری…، حکومتها رو معمولا به سه دسته تقسیم میکنن، یکسری حکومت دیکتاتوری اند؛ یک فردی میاد سر کار میگه آقا به نظر بنده باید این شکلی باشه، مثل کاری که رضاخان در دوران حکومت خودش کرد. یا حکومتها دموکراتیک هستند، یعنی مردم رای میدن، هرچی مردم بگن. این محدودیتها در حکومتهای مردمی فقط برای حجاب نیست، خیلی از کشورهای اروپایی میدونید که در خیابانهایی که خونه های قدیمی هستند، هرچه خونه جدید میخواد ساخته بشه، ظاهر اون ساختمان باید با ظاهر اون ساختمان قدیمیه تطبیق بکنه. شما داخل خونه رو هرجور دلتون میخواد میتونید تزیین کنید، اما بیرون خونه ظاهرش قانون داره. یعنی حتی به این مدیریت ظاهر در ساختمان، دولت حق ورود داره و موظف میکنه شما رو. در حکومت اسلامی دستورات اسلامی چارچوب رو تعیین میکنند.
مهمانان برنامه: عموم را اصلا کجا معنی میکنیم، یعنی عموم فقط لزوما خارج از محدوده ای که من دارم زندگی میکنم، خب من یا محل کار من. عموم اصلا کجا معنی میشه؟
دکتر غلامی: برای اینکه حریم عمومی رو بفهمیم، حریم خصوصی رو مراجعه کردیم و تعریف کردیم. کنوانسیون بین المللی تعریف کردند، قوانین کشورهای مختلف هم تعریف کردند. تعریف متفاوته اما این تعریفی که عرض کردم به نوعی خلاصه شده آنهاست. در همه جای دنیا جالبه که برخی از اندیشمندان میگن حریم خصوصی به انسانها اختصاص نداره، یعنی مثالهایی رو میارند، جسارتا از بعضی از حیوانات که حیوانات برای یک کارهایی خلوت رو انتخاب میکنن، حریم خصوصی حتی برای حیوانات هم بوده، نه با نوعی که انسان ها دارند که با فکر و تعقل است.
حریم خصوصی آن محدوده ای است که مال منه دوست ندارم شما بی جهت و غیر معقول واردش بشید. یعنی اینکه فرض بفرمایید، تلفن همراه من، اطلاعات من داخل تلفن همراه منه، اینکه شما گوشی من رو بردارید و به صرف اینکه رمز نداره، وارد شید و عکسهای من رو ببینید این ورود غیر معقول شما به حریم خصوصی ارتباطی منه. از همین جا میشه فهمید که حریم عمومی کجاست، حریم عمومی جاییه که افرادی غیر از من در آن صاحب حق هستند؛ این میشه حوزه عمومی، حالا حوزه عمومی از کجا آغاز میشه، از یک جایی که من یک نفر دیگه هستم، میشه حوزه عمومی تا یک خیابونی که ۵۰۰ هزار نفر آدم هستند.
داخل ماشین حریم خصوصی است؟
مهمانان برنامه: داخل ماشین شخصی آدم حوزه عمومی هست یا شخصی؟ الان پلیس حتی اجازه نمیده که شیشه ماشینت رو دودی کنی، که توش دیده نشه، خب ماشین برای خودمه، دوست دارم شیشه اش رو دودی کنم و دوست دارم که توش بی حجاب باشم، این از اول اجازه نمیده شیشه رو دودی کنیم، بعد میگه چون دیده میشه، حریم عمومیه.
دکتر غلامی: در مورد دودی شدن ماشین من تخصص ندارم دیدم بعضی وقتا نیروی انتظامی تذکر میده میگه تا این درصد دودی اشکال نداره اما از این درصد به بعد ممنوع و دلیلش رو نمیدونم چیه. من تا اونجایی که میدونم اون درصد دودی کردن شیشه ماشین، برمیگرده به اینکه دید راننده از بین نره، تخصص ندارم نمیتونم با اطمینان بگم. حالا اگه کسی از نیروی انتظامی برنامه رو میبینه میتونه توضیح بده.
مهمانان برنامه: حالا دودی نکنه و حجاب نداشته باشه.
مجری: ماشین شخصیه
مهمانان برنامه: میگن بذار تو پارکینگ، جواب اونهاست البته.
دکتر غلامی: اینکه میفرمایید الان ماشین حریم خصوصی یا عمومی حساب میشه، گفتیم حریم خصوصی جاییه که کسی نمیتونه واردش بشه، واردش بشه یعنی، فیزیکی واردش بشه، یا ببینه یا بشنوه. مثال: الان یک عده آدم توی خونه جمع شن، مختلط یک مراسمی داشته باشند، من حق دارم ورود بکنم به عنوان نیروی انتطامی یا نه؟ نه.
مجری: ولی نیروی انتظامی به شیشه ی ماشین میزنه و میگه شما که اون تو هستید با هم چه نسبتی دارید؟
دکتر غلامی: اینکه اغراق هست که حالا هر ماشینی رد میشه در میرنه … اونهایی که گشت میزنن معمولا بحث امنیتی هست تا فرهنگی. حالا من نماینده نیروی انتطامی نیستم، قرار شد نماینده نظام باشم.
ببینید اینکه میگید داخل ماشین، پس گفتیم یک موقع فیزیکی طرف داخل میشه، این در خونه منه، همینطور طرف میاد داخل. ورود یعنی این هیکل، قامت، جسم فیزیکی وارد میشه، یک موقع میتونه ببینه. اون مثال رو بگم، نیروی انتظامی اگه توی یک خونه ای برنامه ای باشه، نمیتونه وارد بشه، اما وارد میشن، قبلش به من بگید نیروی انتظامی از کجا فهمید؟ اگر مراسمی برگزار بشه که صداش بیاد بیرون دیگه خصوصی نیست. عبارتی که فقها به کار میبرند و حقوقدان ها میگن مرئی و منظر، یعنی محل رویت، اگر چیزی دیده شد، دیگه نمیتونم بگم شخصیه، اگر شخصیه نباید دیده میشد. و لذا کسی از در خونش میاد بیرون میشه حریم عمومی. اگر ماشین جاییه که داخلش دیده میشه، نمیتونم بگم حریم خصوصیه، چون افراد بدون اینکه کار خاصی بکنند به این دسترسی دارند. حریم خصوصی جایی بود که یک حفاظی داره افراد باید تلاش بکنند واردش بشن، اما من برای اینکه داخل ماشین رو ببینم، نیاز نیست تلاشی بکنم، داخل ماشین به طور طبیعی دیده میشه.
مجری: حریم شخصیمه، دوست دارم هرعکسی بذارم داخلش، عکس بی حجاب بذارم داخلش، نیاز نیست برید فالو کنید نیاز نیست برید ببینید. هرکی نمیخواد نیاد، یک جای عمومی حساب نمیشه دیگه، اما با اون هم مخالفت میشه، برخورد میشه.
دکتر غلامی: یک بحث اینه که شما میاید میگید قاعده رو بگو، یک وقت میگی نیروی انتظامی این کار رو کرده، من قاعده رو عرض میکنم، که اگر یک چیزی اگر کسی بخواهد وارد آن بشود باید یک مرز غیر معقولی رو رد بکنه. شما بفرمایید که یک موضوعی اگر اون صفحه ای رو که میفرمایید به این صورته که من میخوام وارد بشم، یعنی دارم وارد حریم خصوصی شما بشم، بله، اما اگر یک چیزی است که در مرئی و منظره، شما میگید اگه دلت نمیخواد وارد نشو، ممکنه یک خانمی هم یک جوری بیاد بیرون، به من بگه خب شما نگاه نکن. یعنی من باید اینجوری باشم، چون شما میخوای از حریم عمومی استفاده بیش از حد بکنی! اینکه میفرمایید که شما نگاه نکن، همون استدلالیه که تو خیابون میکنن. میگن آقا ما حجابمون بده، شما نگاه نکن. بعد میگم خب جسارتا این ادکلن تند و تیزی که زدی مال خیابون نیست چی؟ میگه خب بینی ات رو بگیر، میگم این صدای موسیقی که حرف های رکیک توش میزنن، میگه گوش هات هم بگیر! یعنی حواس پنج گانه من رو میخواد تعطیل بکنه که از حریم عمومی استفاده بیش از حد بکنه. اقتضای اجتماعی اینه که کسی در مقام استفاده از حق خودش نباید حق دیگران رو محدود بکنه.
رفتار دوگانه با متخلفین حریم عمومی
مهمانان برنامه:در واقعیت در جامعه برخوردهای دوگانه ای میشه با مساله ای که شما میگید. ۴ دیواری اختیاریه حالا اگه صدایی ازش بیرون بیاد، نیروی انتظامی میگه چون از حیطه خصوصی ات خارج شده، من میتونم برخورد بکنم. باشه، بگه من حریم خصوصی رو رعایت میکنم، تو هم حریم خصوصی رو رعایت کن. یعنی اگه میخوای روضه امام حسین بگیری، صداش از چاردیواری خونت بیرون تر نیاد چون اون حریم خصوصی اعتقادیه توئه، شاید من اعتقاد داشته باشم، یا نداشته باشم. وقتی که ما در مقام حاکمیت برخورد دوگانه انچام میدیم با مساله ، معنیش این میشه که اگه تو حق داری، من هم حق دارم.
دکتر غلامی: اگه از من سوال کنید، اینکه الان یکی میخواد داخل خونه اش مراسم برگزار کنه، دو تا باند بزرگ گذاشته روی دیوارش رو به بیرون رو به خونه مردم، تا دیر وقت هم داره مراسم برگزار میکنه، اینکار کار صحیحی است به جهت شرعی؟ من عرض خواهم کرد که نخیر، اما مراقب این باشید که از این یک ملاک نگیریم برای چیزهای دیگه. مثلا میگن که آقا ما دوست نداریم صدای اذان بشنویم، این الان مزاحمته! پاسخ اینه که اگر جامعه ای اسلامی شد، مردم به واسطه مسلمان بودن یک حقوقی دارند، از جمله آنها حق اذان است یعنی مردم حق دارند موقعی که وقت نماز میشه صدای اذان را بشنوند. اما نگاه بکنیم به اینکه چون جامعه اسلامیه، ما میخواهیم اینجوری مراسم برگزار بکنیم، قطعا مورد تایید نیست. من یک مثال ملموس بزنم، مثلا برنامه ای که تو ایام محرم برگزار میشه، مثلا دسته های عزاداری، ما خودمون دسته عزاداری که از دانشگاه خارج میشه از تو پیاده رو حرکت میکنیم، تا روز هشتم، روز تاسوعا و عاشورا که دسته میخواد حرکت کنه، نیروی انتظامی میاد خیابون رو طوری میکنن که خیابان مقابل رو دوطرفه میکنن تا جایی که امکان داره، یعنی کاملا حواسمون به این هست که عزاداری ما نباید مخل آسایش دیگران باشه. اصلا یک نفر داره میره به یک مریضی سر بزنه، باید پشت ترافیک ما وایسه؟ و البته مردم وقتی دوطرفه میکنیم خیابون رو واکنش نشون میدن … یعنی حتی ابراز احساسات ما توی این ایام جالبه. قبول کنید که خیلی از دعواهامون رو تو ایام محرم الحمدلله و المنه فراموش میکنیم.
میخوام اینجا حق رو به شما بدم که اگه کسی به صرف اینکه این کار ممدوحی است و جامعه اسلامی است، حق داره به دیگرانی که مایل نیستند، بشنوند، این رو تحمیل بکنه، قطعا ما همچین چیزی رو نمیپذیریم. یعنی این قابل توجیه نیست که اگر من زنگ بزنم که آقا یک شب است ، دارن عزاداری میکنن و کری نداشته باشید!! اگر صدا بلنده باید بیان بگن که این مزاحمته، حالا مزاحمت برای مردم یک وقت با عزاداری است و یک وقت با فعل حرام. پس با یک کار مستحب هم میشه مردم رو اذیت کرد. اگر که یک کسی درخواست بکنه که رفع مزاحمت بکنیم و توجه نکنیم، حق او ضایع شده. بارها شما در صحبت های رهبری دیدید که ایشون توصیه میکنن که عزاداری شما مایه اذیت و آزار دیگران نشه، ما میخوایم یک کاری انجام بدیم، خیابون رو ببندیم، خب از بغل حرکت کنند، مردم رد بشن، چه اصراریه بسته بشه.
مهمانان برنامه: حریم شخصی فقط برنمیگرده به حکومت. یک مدتی از برنامه گذشت و این برنامه جدید اومد، من آدمهایی رو که میشناختم یا تو شبکه های مجازی باهاشون برخورد داشتم، بعد این برنامه خیلی حمله شد به خود من، که چرا اومدی توی این برنامه…. ما خیلی جاها خودمون هم به همدیگه رحم نمیکنیم… یه جاهایی به خود ما هم برمیگرده که بیایم به خودمون هم احترام بگذاریم و فقط بحث حکومت رو نکنیم، ما این فرهنگ رو نداریم که اجازه بدیم هر زنی با هر پوشش و انتخابی که هست فقط برای خودش زندگی کنه، به حکومت فقط برنمیگرده.
مجری: حضور شما تو برنامه فقط به خودتون بر نمیگرده، توی برنامه شبکه تلویزیونی و همه دارن میبینن و همه میتونن نظر بدن. الان حکومت میتونه، نهادهای قانونی میتونن این نظر رو بدن و دستور بگیرن که از فردا آقا شما باید کلاه سرت بذاری؟ شما باید حتما با عینک آفتابی از خونه بیای بیرون، این هم یک نوع پوششه دیگه، یا حتما باید یک شال دور گردنت بندازی و بیای بیرون، اینها یک جور پوششه که در واقع الزام و اجباریه که به شخص من داره وارد میشه.
مهمانان برنامه: حریم عمومیه، مردم هم باید اون حریم عمومی رو رعایت بکنند و باید یک سری قوانینی هم وضع بشه برای اون حریم، اون قوانینی که وضع میشه آیا برای بهبود وضعیت جامعه است یا برای تضعیف؟ اگر باعث تضعیفش شد باید چه کرد؟
مهمانان برنامه: و ماندگاریش تا کی است، یعنی با این ماندگاری باید چه کرد؟
دکتر غلامی: درباره نکته اول وقتی سه نوع حکومت رو گفتم باید این رو هم اشاره میکردم که در حکومت دیکتاتوری و دموکراتیک و حکومت دینی مبنای تقنین چیه. یعنی الان مثلا تو جامعه میتونیم یک قانون گذاری کنیم که تو تابستان هر کی بدون آفتابگیر بیاد به ۱۰ ضربه شلاق محکوم میشه؟ مبنای این قانون چیه؟
شورای نگهبان میگه که قانون خلاف شرع نیست و خلاف قانون اساسی نیست، ما نهاد داریم لذا اگر مجلس شورای اسلامی قانونی بذاره که در این قانون یک چیزی که با شرع و با قانون اساسی جور در نمیاد تصویب بکنه، شورای نگهبان این رو رد خواهد کرد. لذا هیچ وقت تو کشور ما یک قانونی که مبنای شرعی نداره مثل اینکه آقایون موظف هستند کلاه بذارند یا عینک بذارند تصویب نخواهد شد.
مجری: توجیهش میتونه این باشه که برای حفظ سلامتی عمومی جامعه داریم این قانون رو میذاریم برای اینکه هزینه های سلامت رو در آینده کاهش بدیم داریم میگیم.
دکتر غلامی: اگر یک روزی واقعا تو جامعه ما یک اتفاق پزشکی بیافته که، اگر آقایون کلاه سرشون نذارند یک بیماری در جامعه پخش بشه! مثال میزنم در مثال مناقشه نیست، اگر بگن که کلاه الزامیه و همه باید کلاه بذارن سرشون، اما این مبنای شرعی اولیه نداره، یعنی خود شرع نگفته. اما خود شرع به ما گفته که شما تعقل کنید اگر یک چیزی رو [نیاز هست انجام بدید]. مثال: میدونید که هندونه خیلی آب میبره، ما با کلی آب، هندونه میکاریم، بعد اینها رو صادر میکنیم به یه کشور دیگه، این یک کار غیر منطقیه به جهت هزینه اش، میاد دولت ورود میکنه در بعضی شهرها میگه الگوی کشت باید عوض بشه، حق نداری هندوانه بکاری. اسلام این رو نگفته ولی اسلام به ما گفته اگر یک جایی احساس میکنید برای تدبیر عموم مردم نیاز هست محدودیتی گذاشته بشود، این منعی نداره، اما این فرض خیلی دور از ذهنه. حالا من نمیدونم به جهت پزشکی بیماری ای هست که لازم باشه کلاه سرمون بذاریم.
اصلا ما وقتی مواجه بشیم که عده ای از افراد به خاطر لایه اوزون و … که من اون رو هم بلد نیستم داره چشمشون آسیب میبینه و برای کشور هزینه ایجاد میشه، میگن آقا عینک دودی بزنید اما باید من به عنوان مقنن بتونم پیوست مبنایی قانون رو برای شما ارائه بکنم و توجیه بکنم.
مهمانان برنامه: در مورد این قانونی که شما فرمودید یک چیز خنده دار به نظرم وجود داره، دم انتخابات که میشه، وقتی مردم میرن تجمع میکنن به طرفداری یکی از کاندیداها اونجا هرچی بی حجاب تر، جالب تر. و روش مانور داده میشه، تشویق میشه و بعد انتخابات دوباره فضا بسته میشه، یعنی چی؟ یکبار شما اشاره کردید که ما با فرهنگ شوخی می کنیم.
دکتر غلامی: همینطوره جلسه اول عرض کردم یک خانم با یک پوشش خاصی سوال میپرسه، میگه میشه بفرمایید با بنده چند چندین؟ امروز در رسانه بنده رو نشون میدید، به عنوان آدمی که در انتخاب شرکت کردم، فردا میفرمایید که بگیریدش. آخه الان چه جوریه، دیروز خوب بودم، امروز بدم؟ بله، گفتم همانطور که سوال میشد که جلسه اول تذکر دادم که چرا ما داریم بحث فرهنگی میکنیم، الان مباحث اقتصادی تو کشور مهمه، الان این نگاه به فرهنگ ما رو الان گرفتار کرده، یعنی یک موضوع دست چندم، حالا بحث کردیم، کردیم، نکردیم نکردیم، بحث نمیکنیم. آثار عدم وجود فرهنگ کجا خودش رو نشون میده، همین که نمیتونه اون سیاست گذار بگه که بالاخره این خانم رو نشون بدن یا ندن.
اما اینکه گفتین حریم عمومی، هدف از قانون گذاری توش چیه؟ بهبوده؟ قطعا بهبوده یعنی عقلا و منطقا هر حکومتی بر اساس مبانی خودش سعی میکنه تقنینی بکنه که کمک بکنه به تثبیت پایه های خودش، این منطقیه.
ما از قانون یک هدفی داریم، اگر یک قانونی گذاشته شد، ضد خودش رو تولید کرد، یعنی یک قانونی گذاشتیم برای یک کاری، بعد یک اتفاق بدی افتاد، حالا باید چیکار بکنیم؟ اینجا باید برگردیم، ببینیم قانون رو گذاشتیم برای اینکه این هدف محقق بشه، صرف وضع قانون کافی بود؟ یا نه، این قانون از اول خودمون هم اقرار کردیم که این است. اون این است محقق نشده، میگیم چیکار کنیم؟ راحت ترین کار اینه که قانون رو حذف کنید. که اگر اینجوری نگاه بکنید بسیاری از قوانین باید حذف بشه. موقعی که این قانون وضع شد، یعنی ما از ابتدای سال ۶۲ شماره ماده ۶۳۸ بود، آوردیم توی مجموعه مقرراتمون ، سوال اینه که الان این چرا اینجا اومده! یک موقع شما قتل رو جرم انگاری میکنید همه میفهمن که قتل چرا بده و باید جرم انگاری بشه، سرقت، کلاهبرداری و … . اما جرم انگاری بد پوششی از سنخ جرم انگاری قتل نیست، این کاملا مبتنی بر بحث عقیده است، لذا یک پیوست میخواد، پیوست چیه؟ شناخته. همون بحثی که گفتم و تکرار کردم، این موضوع چون از سنخ عقیده ست نیاز به اقناع داره و اقناع بدون گفتگو امکان ندارد. ما یک قانون گذاشتیم، چرا؟ میگیم قانونه، بسیار خوب میدونم قانونه رعایت هم میکنم اما سوالم پیشینی هست، چرا قانونه؟چرا قانونش کردی؟ در مورد چرا قانونه گفت گو نمیشه یک؛ دوم اینکه این قانون برای اینکه به ثمر برسه چه اتفاقات تکمیلی نیاز داره، آنها هم اتفاق نمی افته. حالا میگیم این قانون تکمله اش نبوده، چکار کنیم؟ ۱. تعطیلش کنیم؟ ۲. مکمل هاش رو برآورده بکنیم؟
من میگم تعطیلش بکنید همون اتفاقی خواهد افتاد که قبلا بهش اشاره کردم، باید سراغ مکمل هاش بریم، راحت ترین راه، تعطیلی قانونه، که اگه این ملاک رو بپذیرید، من ده ها قانون دیگه رو براتون نام میبرم که شدیدا مورد نقص قرار میگیره.
مهمانان برنامه: مساله جامعه هست و واکنش به این قانون. بدنِ سالم، بدنی هست که اگه به این دستش سوزن خورد، این دست رو یک ذره بکشه،اگر داشت میسوخت، جیغ بزنه و فرار کنه. بدن من اگر در حالت سلامت باشه و به امراض و اتفاقات مختلف واکنش نشون بده، میگم این بدن سلامته. جامعه سالم هم همینه، شما میگید این جامعه بر مبنای یک حکومت دینیه، میریم سراغ دین. این دین میگه که امیرالمومنین میان درباره نماز صبح هم تذکر میدن، یک جایی در مورد حجاب هم یکجایی تذکر میدن. اما آنجایی میان و فریاد میزنن که اگر یک مرد از غصه بمیرد رواست و … یک جای دیگه ای هست! ما میگیم خب باشه، این حکومت دینی میخواد بگه حجاب، واکنش هاش باید در اندازه اهمیتش باشه. اگر ما میگیم قانون در مقابل فساد و رانت هم داریم، حکومت اگر واکنش های درست نشون بده درباره فساد ، واکنش های شدید نشون بده درباره رانت، واکنش های شدید تری نشون بده درباره استفاده از بیت المالی که داره میشه برای یک عده ، بعد بیاد واکنش متناسب با بی حجابی رو هم نشون بده. هر دوی این ها باهم باعث یک تعادل میشه، میگیم این جامعه یک جامعه سالمیه. اما وقتی در این جامعه اون واکنش های شدیدی که باید به نابهنجاری های شدیدی که اتفاقا تو دین هم بهش اشاره شده، رها میشه، یا اگه رها نمیشه، مردم احساس میکنن که خیلی شل داره گرفته میشه، ولی این رو شدید تر از حالتی که هست باهاش برخورد میشه، خب قطعا دافعه ایجاد میکنه.
دکتر غلامی: اولا اینکه امیرالمونین نسبت به چه موضوعاتی برخورد داشتن، یکبار دیگه عرض کردم، وقتی میتونیم بگیم که امیرالمومنین با کدوم مسائل چه برخوردی داشته که اول اثبات بکنیم که این مساله در آن زمان بوده. عرض کردم که بد پوششی در زمان حکومت امیرالمومنین مساله نبوده، اما شما میگید درباره رانت و … قانون داریم..
مهمانان برنامه: ما میتونیم بگیم که با توجه به این، آیات قرآن رو دسته بندی کنیم بگیم آقا مثلا ۱۰ درصدش در مورد این موضوعه پس اهمیتش بیشتره، یک درصدش درباره این موضوعه پس اهمیتش کمتره، این رو میتونیم بگیم؟
دکتر غلامی: نه. به خاطر اینکه گاهی اوقات مثلا حضرت امام رحمت الله میفرمایند چند درصد آیات قرآن آیات اجتماعیه یا آیات سیاسیه؟! یک کسی نگاه میکنه که نماز که سیاسی نیست، ما معتقدیم، نماز سیاسیه! آنچه که به نماز برمیگرده سیاست رو چی معنا میکنیم؟ فلذا اگر این شکلی بخوایم نگاه کنیم اول باید مبنا رو مشخص بکنیم که با کدوم مبنا رفتیم سراغ آیات قرآن؟ فراوانی تکرار یک مطلب دلالت بر اهمیتش میکنه؟ مثلا نگاه کنید به داستان پیامبران، داستان حضرت موسی (ع) بیش از همه داستان ها تکرار شده، اما از این زیادتر تکرار شدن، چه برداشت هایی میشه کرد؟ این محل اختلافه.
اما همراهی کنم در قسمت دوم سوال با شما. ما درمورد رانت و گرفتاری های اقتصادی و … [ خیلی حرف زدیم در جلسات قبلی] . چقدر باید فریاد بزنم، بگم که خوب با شما همراهم. یک زنی از بنی خضیمه _ بنی خضیمه یکی از تیره های قریش هست_ دزدی کرد، دزدی او، ۱۴ شرط دزدی رو داشت. اینکه بعضی وقتا سوال میشه یک نفر دزدی میکنه چرا دستش رو قطع نمیکنید، اینجا میگن آقا این فرد دزدی کرده اما حکمت اسلامی متاسفانه برخورد مناسب نمیکنه. اگر کسی دزدی نه براساس قانون ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی، دزدی اش باید ۱۴ تا شرط داشته باشه تا دستش رو قطع بکنن. بسیاری از دزدی هایی که الان اتفاق می افته، سرقت، اینها مشمول اون ۱۴ تا شرط نمیشه و ما نمیتونیم سرخود دست کسی رو قطع کنیم. این زن اتفاقا دزدی ای که کرده بد مشمول این میشد، اما هم خودش هم خانواده حسابی ای داشت، هم قومش… یعنی خیلی بد بود دستش قطع بشه!
اینها آمدند سراغ (بعضیا میگن ام سلمه، بعضیا میگن سراغ زید بن حارثه که پسر خوانده پیامبر بود، بعضیا میگن، اسامه پسر این زید) که آقا برو پیش پیامبر بگو که اگه ممکنه [صرفنظر کنید از قطع ید]. این اومد پیش پیامبر گفت که آقا این خانم هم خودش هم خانواده اش هم قبیله شون خیلی آدم حسابیه، شما این رو یه جوری مجازات تعیین کنید که حد بهمراه تعزیر باشه. یعنی باید جزای نقدی با یک شلاقی با یک حبسی جمع بشه، ولی دستش قطع نشه. پیامبر با عصبانیت فرمودند که اقوام قبل هلاک شدند به خاطر اینکه مجازات ها رو درمورد ضعفا اجرا میکردند و لی به اقویا که میرسیدند یه جوری میپیچوندن، یک توجیهی درست میکردن جمعش بکنند! بعد حضرت میگن والله قسم اگر دخترم فاطمه این کار رو کرده بود، دستش رو قطع میکردم…
نظر منه در مورد رانت و اختلاس و کلاه برداری، جلسه اول هم عرض کردم، بلاشک اولویت است و بلاشک خیلی جدی تر و سریع تر، باید برخورد میشد، خب؟ اصلا موافق نیستم . اگرچه به عنوان کسی که حقوق خوندم و دانشجوهای مختلفی تربیت کردم که در این کارها هستن. یعنی یک زحماتی دارن میکشن، و لذا اونجا اصلا با شما اختلاف ندارم. اینکه ما برخوردمون با اونهایی که گرفتاری درست میکنن، حالا منکر این نیستم که بی قاعده بزنیم بکشیم، شعار میدادن که مفسد اقتصادی اعدام باید گردد حالا شما ممکنه بگید مفسد باشه، ۲۰ سال زندان بره، اما آیا برخورد ما نظارت ماست یا پیشگیری؟ حالا همه اش قوه قضایه هم نیست. عمده اینها در نظام بانکی اتفاق می افته، دولت ها همه دولت ها باید نظارت کنند بر بانک ها باید نظارت بکنند، قوه قضاییه باید مطلع بشه که برخورد بکنه، خب شما جلوگیری کنید که قوه قضائیه به مشکل نخوره، اونجا با شما مشکل ندارم.
اما چرا در مورد حجاب اینقدر حرف زده میشه؟ چون حجاب که یک مساله فرهنگی است و باید در یک فضای دیگری خیلی آرامتر درموردش گفتگو بشه، شده یک مساله بقرنجی که همه گرفتارن که اگر در تلویزیون راجع بهش صحبت بکنی، پیجت رو پیدا بکنن، ولت نمیکنن. چرا؟ این دوتا دلیل داره. یک دلیلش اینه که طرف مقابل ما به شدت روی این سرمایه گذاری کرده! روزنامه ایندیپندنت انگلیس یه مقاله ای نوشته بود، نگاه میکردم، همین امروز اتفاقا نگاه میکردم، نوشته بود که اگه میخوای جلوی گسترش اسلام رو بگیرید تنها راهش ترویج فساد در میان دختران مسلمانه. حالا او دختران رو گفته بود، من قائل به دختران نیستم، دختران و پسران مسلمان هردو. این جایی که طرف مقابل و رقیب ما روش سرمایه گذاری کرده به عنوان اینکه بتونه ما رو زمین گیر بکنه، حجاب بود. این یک مساله فرهنگی یهویی خیلی مد نظر قرار گرفت، خیلی بهش پرداخته شد.
دلیل دوم: در کشور ما یک امر فرهنگی شد دستآویز سیاسی. عرض کردم میخواد انتخابات برگزار بشه یک مرتبه این که من بتوانم کسب وجهه بکنم (برخی از کاندیداها) یکی از موضوعاتی که میشه باهاش کسب وجهه کرد چیه؟ بحث حجاب و پوشش. یک چیزی بگو، حالا شما الان یک چیزی میگی، انتخابات تمام میشه، یا انتخاب میشی یا نمیشی، ولی این حرفه میمونه، یعنی افراد شنیدن که شما با این شمایل گفتی که حالا یک چیزی بپوشن بره. خارجی ها دامن زدند داخلی ها بازی کردن. من عرض کردم اگر سیاسیون به حجاب کاری نمیداشتن، یک مساله فرهنگیه دست وزارت کشوره همین الان بگیرید بدید دست وزارت فرهنگ ، اصلا وزارت فرهنگ باز اون هم دولتیه این موضوع موضوع مردمی بشه نه امر نهادی. مثل امر به معروفه، امر به معروف رو نهادی میکنیم، بعد من به یکی میرسم داره به یکی زور میگه، میگم آقا زور نگو، میگه شما کارت امر به معروف داری؟ گفتم بنده کارت مسلمونی دارم. شما دارید به این بچه زور میگید، سر اینکه یه بچه ای داشت یه چیزی میفروخت، یکی اومده بود میگفت شما کارت امر به معروف نشون بده! امر به معروف یک موضوع مردمیه ، نباید نهادیش بکنی، اگر نهادیش بکنی، اونوقت مردم دیگه نمیتونن ورود بکنن.
مهمانان برنامه: مردمی اش هم بکنیم باز آسیب های دیگه ای داره.
دکتر غلامی: مردمی کن، نظارت کن. حکومتها چیکار میکردن؟ امیر المومنین پرسیدن قیمت کالاها چقدر باشه؟ حضرت میگفت تصمیم قیمت گذاری با خود بازاره ولی تو بازار راه میرفت اگر میدید کم فروشی میکنن گرون فروشی میکنن، برخورد میکرد. نمیگم مردمی اش کنیم، ولش کنیم. مردمی اش کنیم نظارت کنیم کسی سوء استفاده نکنه. ما الان حکومتی اش کردیم. شما الان با من دولت یا منه نظام خوب نیستید، چجوری حال منو میگیرید؟ حالا که اینجوری شد بی قانونی میکنم با روسری. حال منو گرفتید….
مهمانان برنامه: خوب زورشون فقط به همین میرسه خیلیا
دکتر غلامی: پرداخت بیش از حد یک موضوع و حکومتی کردن یک موضوع، الان حیثیتی شده دیگه. یعنی الان چند تا بحث سیاسی رو نگاه کنید. من نام نمیبرم، دو تا جناح هستند، این جناح همش میگه حجاب، اون یکی میگه نه اینقدر نگین، در حالی که اصلا حجاب بحث سیاسی نیست بحث این جناح و اون جناح نیست. قبل از اینکه پیامبر مبعوث بشوند و اسلام به این کشور وارد بشه، انقدر حجاب مردم در اینجا جدی بوده. ویل دورانت در تاریخ تمدن میگه مسلمان ها اون پرده نشینی و حجاب شدیدشون رو از ایرانی ها تقلید کردند! البته قبول ندارم اینو چون آیات حجاب قبل از تعامل اعراب با مسلمین بوده ولی میخوام عرض کنم که ویل دورانت معتقده که حجاب اسلامی هم از ایران گرفته شده یعنی انقدر ایرانیا محجبه بودن. بعد یه موضوع فرهنگی – مردمی شد سیاسی! به مناظره ها راه پیدا کرد، اظهار نظر شد، بعد الان تبدیل شده به یک تابویی که کسی میخواد راجع بهش حرف بزنه گویی میخواد پایه های ارکان جمهوری اسلامی رو تکون بده، در حالی که واقعا نه بوده نه هست.
مجری: استناد کردید به مقاله، اما استنادتون رو من کمی مشکل دارم باهاش. اونها گفتن که برای زمین گیرکردن جوامع اسلامی ترویج فساد یک راهکار است. الان یک سوالی پیش میاد که الان اونها خودشون زمین گیر هستند دیگه؟ چیکار دارن به ما، عملا چون فساد بینشون هست، چون حجاب ندارند، زمین گیرند.
مهمانان برنامه: هم زمین گیر هستند و هم مگه با قانون حجاب ما جلوی فساد رو گرفتیم؟
مجری: نقض غرض هست بحث حجاب پیش از اسلام هم که فرمودید. الان مشکل این هست که ما الان حجاب رو اجباری کردیم، حجاب پیش از اسلام قانونی نبوده، حجاب عرفی بوده، مردم خودشون رعایت میکردند و دقیقا مشکل از همونجایی شروع شده که ما اومدیم این رو قانونی کردیم و اجبار کردیم. همین قانونی کردن و اجبار کردن باعث شده که بحث سیاسی بشه، جناحها بهش ورود کنند. توی بحث حقوقی، جناحها هم اجازه دارند بهش ورورد کنند، و اون جناحها هم جناحهای سیاسی هستند به خاطر همین خیلی طبیعیه که ورود میکنند. اگر برگردیم به اون حالت حجاب عرفی ای وجود داشته، این صورت سوالی که شما مطرح کردید کلا برطرف میشه.
مهمانان برنامه: حداقل برای افراد هم سن و سال من به عنوان کسی که در این زمینه شاید اصلا مطالعه تخصصی ای نداشته باشه ولی این به نظرم هنوز حل نشده برای خیلیا که حتی گارد هم دارند اکثرشون، فکر میکنم این مساله براشون حل نشده که: اصلا اساسا چرا جامعه باید یک قانونی درمورد پوشش داشته باشه، چرا جامعه باید اسلامی باشه؟! مثلا نمیخوام مقایسه بکنم اما مثل کشور ترکیه چرا ما نمیتونیم، مگر این نیستش که انتخاب دین یک چیز فردی است؟ بنا به چیزی که ما را از حیوانات و هر موجود زنده ای جدا میکنه اینه که ما اختیار و عقل داریم. چطور من نمیتونم؟ من احساس میکنم این که به من میگن تو باید به عنوان زن در جامعه اینطوری بگردی و گرنه باهات برخورد میکنیم، اولا دارن به شعور من توهین میکنن و دوم به انسانیت من که من به عنوان یک انسان اختیاری ندارم. ما یک تصمیمی گرفتیم که آن ما، همه قبولش ندارند واو برای ما تعیین میکنه چطوری زندگی کنیم چطوری پوشش داشته باشیم. به نظر من این اساسا حل نشده که چرا باید به ما بگن که چی بپوش، چجوری بپوش.
دکتر غلامی: سه تا نکته شد؛ نکته اول اینکه فرمودید اونها این رو میگن پس خودشان زمین گیرند: اولا آیا در انگلیس مردم پوشش ندارند؟ جواب اینست که مردم پوشش دارند اما آنها اعتقاد به حد پوشش اسلام ندارند.
مهمانان برنامه: همین حد حجاب مساله هست.
نرخ سیاه در جرائم جنسی
دکتر غلامی: نکته دوم اینه که این که پوشش به معنایی که ما میگیم ندارند نتیجه اش اینه که آمار تجاوز و تعرض، بچه هایی که تک والدن و یا والدشون مشخص نیستن، بسیار زیاده. اینکه عرض میکنم در مورد آمارها، یک خواهش دارم از کسانی که اهل تحقیق هستند، اینکه بعضیا در مورد آمارها میگن از کجا میاد این امارها، من میخوام ارجاع بدم به آمارهایی که خودشون میدن. ما اصلا از خودمون حرف نزنیم. که آمار فساد چقدر در غرب هست. من قائل به این نیستم که در غرب همه مردم در حال فساد هستند، هیچکی با هیچکی ازدواج نمیکنه، فرزندان …. اینها حرفهای تخیلی و مضموم است. اما اینکه عدم رعایت پوشش در همان انگلیس چقدر باعث [فساد] میشه [قابل توجه هست].
پارلمان انگلیس مثل مجلس امریکا، نهادی است که سالیانه آمار میدهد. مراجعه کنید. یکی دوسال پیش دیدید که آمار تعرض به خانمها (نه خانم های معمولی، بلکه خانم هایی که مدیر بودند دست اندر کار بودند) انقدر صداش در اومد که ۱۳ زن سیاستمدار درست و حسابی در اروپا پویش راه انداختند، خانم هایی که در مصادر کار هستند و مورد تعرض قرار گرفتند بیان اعلام بکنند به واسطه این که از آبروشون میترسن، از اعتراض خودداری نکنند.
ما در رشته حقوق وقتی میخواهیم آمار جوامع رو بگیم، سه دسته آمار داریم؛ یک آمار واقعی داریم، یک آمار پلیسی و یک آمار قضایی. آمار واقعی آن تعداد جرمی که واقعا روی داده، نمیدونیم چندتاست. آمار پلیسی آماری که مردم به پلیس مراجعه کردند و گفتند که این مقدار جرم نسبت به ما انجام شد. آمار قضایی آماری ست که پروندهای پلیسی رفته به دادگاه، رسیدگی شده و الی آخر.
ما با آمار قضایی اینجا کار نداریم اما آمار پلیسی و آمار واقعی، اگر در هر جرمی ۵۰ تا واقع بشه، ۴۵ تاش به پلیس مراجعه بکنند، ۵ تا مغفول واقع شد، به این میگن نرخ سیاه جرم. یعنی فاصله آمار واقعی جرم با آمار پلیسی [وجود دارد]. ما مطلع شدیم که ۴۵ تا از این جرم واقع شده، اما در اصل ۵۰ تا بوده. در یک سری جرایم ، نرخ سیاه نزدیک به صفر است، مثل سرقت خودرو، ماشین که میدزدن افراد به طور طبیعی میان میگن. فلذا آمار واقعی و آمار پلیس، نرخ سیاه در سرقت خودرو نزدیک به صفر یا صفر است. اما در برخی جرائم به دلایل مختلف این نرخ سیاه زیاد میشه، در همه جای دنیا. یکی از بالاترین جرائم در نرخ سیاه یا در بسیاری از جاهای دنیا جرائم تعرض است، چرا؟ افراد به خاطر آبرو از خیر گفتنش میگذرند، این مال کشور ما نیست مال همه جای دنیاست.
در کشور ما هر رابطه جنسی فساد حساب میشه اما در آنجا هر رابطه جنسی که با رضایت انجام بشه، فساد حساب نمیشه. لذا غالب آقایونی که میبینم میگن آمار فساد در ایران اینقدر از فلان کشور بیشتره، مقایسه غلطیه. اون رفتاری که شما در ایران بهش میگید فساد، در فرانسه اصلا عنوان مجرمانه نداره. الان در ایران دو نفر با رضایت با هم ارتباط داشته باشند، این عنوان فحشا داره، و براساس قانون مجازات جرم حدی حساب میشه. این رفتار که عمده ی فسادهای ایران رو تشکیل میده، اصلا در کشور غربی جرم نیست! رابطه با رضایت جرم حساب نمیشه. ولذا این مقایسه، مقایسه دقیقی نیست.
این را میخواستم عرض بکنم که آماری که از تعرض در غرب، توسط نهادهای رسمی اعلام میشه، آمار واقعی نیست آمار پلیسی هست و تو جرائم جنسی آمار واقعی و آمار پلیسی بیشترین فاصله را دارد.
مهمانان برنامه:در ایران خیلی بیشتره
دکتر غلامی: در ایران خیلی بیشتر نیست چون که عرض کردم رفتارهایی که در ایران عنوان فساد میگیرند، ۹۰ درصدش در غرب اصلا عنوان مجرمانه ندارند. شما وقتی میتونید آمار دو تا کشور رو با هم مقایسه کنید که دو تا کشور به یک کار بگن جرم.
نظارت اجتماعی در مسئله حجاب، قدرتمندتر از قانون
اما اون نکته دوم که گفتید حجاب پیش از اسلام، حجاب قانونی و اجبار، [باید مجددا تاکید کنم که] حجاب اجباری مفهوم متناقض داره، حجاب نیاز به عقیده دارد، و عقیده اجبار پذیر نیست. شما وقتی میگید حجاب اجباری، اجبار رو با قانون یکی میکنید، ۱۰۰ سال پیش در روستاهایی که پدربزرگ و مادربزرگ های ما بودند، کسی بد پوششی میکرد؟ نه، بد پوششی اگر میخواست بکنه، از چی میترسید؟ قانونی نبود، از یک الزامی [میترسید] اسم اون الزام، نظارت اجتماعی بود. قدرت نظارت اجتماعی خیلی جاها از قانون بسیار بیشتره، در روستاهای ما قانون نبود، اما حجاب الزامی بود، به واسطه الزام اجتماعی. پس اینکه میگید اون موقع قانون نبود نگاه کنید که قانون نبود ولی افراد چجوری زندگی میکردن، نمیخوام به درستی و غلطیش بپردازم؛ اگر زنی بلند بلند صحبت میکرد، مرد بدون اینکه مهریه اش رو بده، میتونست طلاقش بده! اینها لازم نبود حتما یک قانون و قوه قضائیه ای داشته باشند، نظارت اجتماعی اینقدر پررنگ بود. یعنی فرد احساس میکرد اگر این را رعایت نکنم، جمع مرا طرد خواهد کرد. پس الزام لزوما قانون نیست.
اگر نظارت اجتماعی باشه دیگه قانون این مقدار کارایی نداره. شما میرسید به یک پیرمردی که سن و سالی ازش گذشته، باید جلوش حجاب داشته باشید یا نه؟ اگر بگید که حجاب ریشه اش و دلیلش عدم تحریک بوده، میگم پیرمرده اصلا دیگه تحریک معنا نداره، پس حجاب معنی نداره؟ میگیم نه، یکی از آثارش این بود که دیگران تحریک نشن اما ریشه اش این نبود و لذا یک جایی که این دلیل محقق نشد حجاب به قوت خودش باقی میمونه. مثال میزنم که خوب جا بیافته: میگن حجاب برای امنیته، فرض بفرمایید یک خانمی یک جا نشسته با پسرعمو یا پسر دایی اش، از جانب اینها الان خطری تهدیدش میکنه؟ ظاهرا نه! پس دیگه نباید حجاب داشته باشه؟ میگیم نه، حجاب یکی از آثارش امنیته اما ریشه اش امنیت نیست، و لذا اگر جایی امنیت بود، و نامحرم هم بود، باز حجاب باید رعایت بشه.
[در ادامه راجع به میزان اثر گذاری برنامه صحبت شد.]
مهمانان برنامه: اینکه بگیم ما فرهنگمون به همون منوال ادامه بده و بره جلو، ما قطعا در جایگاهی نیستیم که بخوایم چیزی رو تغییر بدیم. راه حل چیه؟
دکتر غلامی: از این برنامه به چی میخوایم برسیم؟ جزییش اینه که ما الان ۷ نفریم، هرکدوم از ما چقدر زور داره؟ ۱ تومان …. لایکلف الله نفسا الا وسعها. هرکی همانقدری که زور داره پیش بره. من یک زوری دارم، فردای قیامت هم به خدا میگم من انقدر زور داشتم، تشخیصم این بود، انقدر انجام دادم، قدرتم انقدر بود.
3 پاسخ
برنامه بسیار وزین و مفید است
سلام.
باتشکر از خلاصه نویسی.
امیدوارم ان شاءالله قسمت های بعدی هم خلاصه بشه.
سلام. بسیار بسیار بسیار استفاده کردم از سایت خوبتون. ساعت هاست که دارم از مطالب استفاده می کنم و بی انصافی دونستم که تشکر نکنم. امیدوارم در زمینه ی حجاب استایل محتواهای بیش تر و مفید تری کار کنید. باز هم سپاس