قسمت پنجم از برنامه بدون توقف با موضوع حجاب پیرامون حجاب محدودیت یا مصونیت/ تفاوت محدودیت زن و مرد/ زن و مرد باهم مساوی اند اما مشابه نیستند/ بیشتر مشکلات جامعه ما بخاطر مسائل عرفی است نه احکام اسلام/ اشاره ای به رساله حقوقی امام سجاد(ع)/ نقدی بر کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر برگزار شد.

 

فایل ویدیویی برنامه را در سایت تلوبیون مشاهده کنید: لینک در تلوبیون

 

حجاب محدودیت یا مصونیت

مجری: آقای دکتر من می‌خواهم سؤالم را این جوری بیان کنم که خیلی مرسومه و خیلی شعاری! بخوام در مورد حجاب صحبت کنم یک چیزی که خیلی می‌گن اینه که حجاب محدودیت نیست و مصونیت است. ولی من می‌خوام بگم که اینو نقض می‌کنم و می‌گم که حجاب کاملاً یک محدودیت است برای زن‌های ما. بگذارید یک مثال بزنم: همین امروز که ضبط برنامه‌ی ما هست تیم کبدی ما در بازی‌های آسیا قهرمان شد. چرا در همین مسابقات نمی‌توانیم تیم وزنه‌برداری بانوان داشته باشیم، که قهرمان باشه، چون این ظرفیت احتمالاً در کشور ما وجود دارد و می‌توانند شرکت کنند ولی اصلاً این امکان براشون وجود ندارد.

دکترغلامی: بسم‌الله الرحمن الرحیم. اینکه حجاب محدودیت است یا مصونیت یا هر دو؛ برمی‌گردد به تلقی ما از آزادی. یکی از اتفاقاتی که خیلی وقت‌ها تو بحث‌ها می‌افته اینه که ما یک بخشی را آغاز می‌کنیم در حالی که در مورد مفردات است و درباره مبانی اون بحث توافقی نکردیم. شما الآن می‌گوئید حجاب محدودیت است یعنی مخل آزادی است.

تعریف آزادی

آیا من حق دارم به شما بگویم تعریف آزادی چیست؟ اگر کسی تعریف آزادی را به معنای رهایی مطلق بگیرد؛ یعنی ما مطلقاً از هرگونه قید و بند فردی و اجتماعی رها هستیم، اگر کسی به این معنا آزادی را تلقی کند، حجاب قطعاً مانع است. یعنی اگر یکی بخواهد همه جوره راحت باشد قطعاً حجاب مانع است. ولی اگر تعریف دیگری از آزادی را بپذیریم چطور؟ _حالا ممکن است ده‌ها تعریف مد نظر باشد_ آن چه که من تعریف آزادی می‌دانم و آزادی را بر اساس آن تعریف می‌کنم، بر اساس همان تعریفی است که شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی می‌گویند.

ایشان می‌گویند آزادی عبارتست از عدم ایجاد مانع در راه رشد. یعنی انسان برای رسیدن به رشد خودش با مانعی مواجه نباشد، اگر چه ممکن است من و شما در مورد رشد هم با هم اختلاف نظری داشته باشیم، اگر که این معنا از آزادی را بپذیریم آن وقت خواهیم گفت: که آزادی به روح ما هم ربط داره یا به جسم ما؟ می‌گیم ازادی یعنی الآن جسممون آزاده و الآن من می‌تونم دستم را به جلو دراز کنم یا بگذارم روی این یکی دستم.

آزادی یک موضوعی است متعلق به جسم یا به روح؟ اگر بگوئید که آزادی ناظر به روحه که درستش هم همینه! حجاب ناظر به جسمِ! بین حجاب و آزادی هیچ رابطه‌ی مستقیمی وجود ندارد. اما اگر شما بگوئید آثار حجاب یک محدودیت جسمی دارد دیگه بالاخره ما با حجاب یک چارچوبی را می‌پذیریم، من این را قبول دارم. این جمله که حجاب محدودیت نیست مصونیت است من عرض می‌کنم غیر حجاب محدودیت هم هست. اما در همین جا می‌خواهم به ۳ نکته اشاره کنم، فرضم را از تعریف آزادی هم گذاشتم کنار اومدیم. به فرض این که حجاب محدودیت برای جسم و تحرک جسمی ایجاد کرد، بر همین اساس بحث می‌کنیم، اولاً این محدودیت‌ها به خانم‌ها اختصاص دارد یا نه مشترک است بین خانم‌ها و آقایون؟

تفاوت محدودیت زن و مرد

طبیعتاً این موضوع مشترک است، اما آن چه ما می‌بینیم اینست که بحث حجاب ناظر به خانم‌ها مطرح می‌شود. بگویم چرا، بعد به حجاب آقایان می‌پردازم. به سه دلیل موضوع حجاب را بیشتر در مورد خانم‌ها مطرح می‌کنند:

۱-خانم‌ها جذابیتشان از آقایان بیشتره

۲-مردها حظ بصری که از خانم‌ها می‌برند بیش از حظ بصری زن‌ها از مردها است. قرآن هم به مردها می‌گوید نگاه نکنید و هم به زن‌ها می‌گوید نگاه نکنید، اما اونی که در نگاه کردن [به جنس مخلف] لذت بیشتری می‌بره قطعاً مرد است.

۳-اینکه در وجود زن میلی قرار داده شده به نام خودآرایی، جلسه پیش هم در موردش حرف زدیم. خدا این را در وجود زن قرار داده، تا در مقابل همسر خودش را آراسته کند که زندگی تثبیت بشود، نه این که خودآرایی برای بیرون باشد.

ولی همین حجاب علیرغم اینکه به خانم‌ها توصیه شده، در مورد آقایان صدق نمی‌کند! مشکلی که در مورد حجاب آقایان خیلی‌ها بهش دچارند، خلط حجاب شرعی و حجاب اجتماعی آقایان است! ما در مورد خانم‌ها می‌گوئیم حد حجاب چیه؟ گردی صورت و دست‌ها از مچ. اما یک آقا حد حجاب شرعیش جسارتاً در حدی است که عذر می‌خواهم که عرض می‌کنم، در حدی است که یک مایو بپوشد. یک آقا اگر مایو بپوشد حد حجاب شرعی رو رعایت کرده است.

اما آیا با این حد از حجاب، عدم ایجاد مفسده در جامعه رو هم رعایت کرده؟ یعنی یک آقایی با مایو بیاد تو خیابون، بگه من حد حجاب رو رعایت کردم؛ حد حجاب رو به جهت فردی و شرعی رعایت کرده ولی حد حجاب اجتماعی که عدم ایجاد مفسده است رو رعایت نکرده! لذا جلسه پیش هم عرض کردم خیلی از لباس‌هایی که الآن آقایان می‌پوشند بر اساس تعریف حجاب گشت ارشاد می‌تونه به این‌ها تذکر بده که این حجابی که شما داری، شرعی نیست.

ولی یک محدودیتی که عرض کردم در مورد حجاب قبول دارم را عرض کنم. یک مثال بگویم؛ مثلاً فرض بفرمائید ما یک سیصد متر زمین به آقای مجری می‌دیم. مثلاً در منطقه فرمانیه‌ی تهران چه کار می‌کنید؟ یک دیواری دورش می‌کشید. بعد که دیوار کشیدید بخشی‌اش را به عنوان زیر بنا می‌سازید، سقف درست می‌کنید. اگر سقف نمی‌زدید تا کجا مال شما بود؟ شما نشستید توی این چهار دیواری تا جایی که چشم کار می‌کند مال شماست دیگه درسته؟!

مجری: طبق قانون که اینجوری نیستش!

دکترغلامی: طبق قانون همین جوره اتفاقاً، تا جائی که چشم کار می‌کنه مال شماست و مانعی ندارد مگر این که هواپیمایی رد بشه و شما بخواهید با موشک بزنیدش!
حالا برای چی سه متر سقف درست می‌کنید؟ سقف محدودیت است دیگه. می‌گویید یک محدودیتی با سقف برایم درست شد ولی از سرما از گرما از باران و برف، تگرگ، حشرات، آلودگی‌ها و … حفظ شدم! قبول یک محدودیتی برای یک منافعی که اسمش را می‌گذاریم مصونیت وجود دارد!

حالا درمورد حجاب چطور؟ الآن خود بنده اگر این لباس تنم نبود دستم بیشتر کار می‌کرد. من این لباس را می‌پذیرم چون برایم یک سری منافع مادی و یک سری منافع معنوی دارد! یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سوءاتکم و ریشا؛ هم زشتی‌های شما را می‌پوشاند و هم مایه‌ی زینت شماست! حجاب من رو از سرما از آفتاب از گرفتاری‌های محیطی حفظ می‌کند و در عین حال انسان را آراسته می‌کند.

مهمانان برنامه: استاد مثالی که زدید درست بود ولی انسان که ساختمان نیست با حجاب بخواهد از سرما و گرما پوشیده بشود! با شال و کلاه هم می‌تواند از سرما خودش را حفظ کند.

دکترغلامی: از قدیم گفته‌اند در مثال مناقشه نیست! جلسه قبل هم من یادمه گفتم بعضی موضوعات مثل بیماری، وبا، همه گفتند حجاب وبا نیست. بی‌حجاب‌ها وبا ندارند. منظور من این نیست که کسی که پوشش اش با من متفاوت باشد وبا دارد! مثال برای تقریب به ذهن است! برای این که موضوع به ذهن ما نزدیک بشود. شال و کلاه هم حجاب هست، ما در مورد این که یک کسی چطوری حجاب را رعایت کند هیچ بحثی نداریم! اسلام گفته این محدوده مفسده نداشته باشد! حالا فرض بفرمائید که حضرت زهراس چگونه خودش را می‌پوشانده؟ بعدش چه جوری بودند؟ در قرن ۵، قرن ۱۰ و الآن قرن ۱۵ چه شکلی‌اند؟ ما به این کاری نداریم، ما می‌گوئیم شما حد پوشش را رعایت کن، هر طوری که می‌تونی!

چرا چادر حجاب برتر است؟

مهمانان برنامه: چرا حجاب برتر را چادر در نظر می‌گیرند؟

دکتر: برتر یعنی چه؟ یعنی بهتر. حجاب بهتر یعنی حجاب “به” داریم. حجاب خوب چیه؟ هر چیزی که ما را به آن محدوده‌ی پوشش برساند، مفسده هم نداشته باشد. حالا یک کسی می‌گوید من احساس می‌کنم این حجاب من را لب مرز حرکت می‌دهد. من یک مثال بزنم! شما فرض بفرمائید تو جاده دارید حرکت می کنید. این جاده۴متر عرض داره ماشین شما۲متر عرض داره هردو طرف هم دره است. از کجا حرکت می کنید؟ ازوسط اینور نزدیک بشوید تو دره میفتید اونور هم همینطور.

ما در حجاب افراط وتفریط داریم. افراط اینکه یک جوری طرف رو بپوشونیم که اصلا نتواند راه برود و باید کسی حتما دستش را بگیره! تفریط اینکه طرف روبیاریم لبه مرز یعنی اینکه آستینت روبیار این شکلی اینم(اشاره به روسری) بیار این شکلی! این طرف اگر دستش رو دراز کنه از محدوده پوشش خارج میشه.

چادر عامل کمک کننده ایه که ماخیلی روی لبه مرز حرکت نکنیم که تا تکون خوردیم از دایره پوشش برویم کنار! اما هیچ کسی نگفته حجاب چادر واجبه! گفتیم خانم این گزینه برای اینکه بهتر حفظ بشی هست. دوست داری انتخاب کن دوست نداری انتخاب نکن! ما در طول زندگی دائما در حال پذیرش محدودیتیم. همتون تحصیل کرده اید،تحصیل کردن محدودیت نیست خب آدم توی خونش نشسته قشنگ بالباس راحتی تخمه میخوره تلویزیون تماشا میکنه ؛ بلند شویم بیائیم دانشگاه، اینجا بنشین، شوخی نکن، از گوشیت استفاده نکن، جزوه یاداشت کن، امتحان بده و … شب تا صبح همش محدودیته!

مهمانان برنامه: خب محدودیت رو یک شکل دیگه هم میشه ببینیم. مثلآ من میگم از یک زاویه دیگه ببینیم، یک دوست مدرن میاد سرکار و میگه که من میخوام یکسان سازی کنم. حالا تو مقوله حجاب، همه در این چارچوب باید بگنجد. این هم یک نوع محدودیته! ما حتی سر تنوع پوشش مسئله داریم تو جامعه! حالا نمیخوام بگم برخورد قانونی میشه ولی نگاه عرفی که وجود داره اینکه خانها مثلآ با این پوشش موجه باید بیایند و “موجه” تعریف شده است و درباره همه یکسان سازی شده است. این خودش یکجور محدود سازی است.

دکترغلامی: خیلی از محدودیت هایی که عرف میسازه مبنای شرعی نداره!

مهمانان برنامه: پس چرا حذف نمیشه استاد هیچ کدومشون!

دکترغلامی:چون بوجود آورنده اش عرف است.

مهمانان برنامه: اینکه میگن حجاب برتر چادره دارند ولی چادر نمی پوشند یک نقصه؟

دکترغلامی: نه اتفاقآ نمیدونم کی گفته چادر حجاب برتره!

مهمانان برنامه: خب همه جا میگن اینو استاد!

دکترغلامی:نه نه! اتفاقآ میخوام تعریفش رو بگم. اون کسی که اولین بار گفته حجاب برتر، به نظرم خوب کلمه رو انتخاب کرده. نگفته حجاب خوب، بلکه گفته حجاب برتر. برتر یعنی بهتر، یعنی ما یک حجاب خوب داریم یک حجاب بهتر. اینکه یکی حد حجاب “خوب” رو رعایت کنه، ایرادی به او نیست.

مهمانان برنامه: پس چرا طبقه داره که خوب، متوسط، عالی، برتر! که اون کسی هم که چادری نیست ولی با حجابه، انگار که یک پله پایین تر از اون کسی است که چادریه!

دکتر:نه نه! این نیست اولا خوب بودن مراتبی دارد! یکی چادر رو انتخاب میکنه میگه من یک جاهایی میخوام مصونیت بیشتری داشته باشم،اگر که این واقعآ براش مصونیت ایجاد کرد باید بهش بگیم که مرحبا! اما اینکه چون خودش بالاتره بقیه رو پایین تر ببینه… اینها مسائل عرفی هست.

 

زن و مرد مساوی هستند اما مشابه نیستند

اما بپردازیم به موضوع حجاب و آزدی؛ حجاب عامل آزادیه! چرا؟ ما نگاه کنیم به سابقه کشور خودمون سالهای ۶۰_۶۵_۷۰ . من آن موقع پدیده ای که امروز بهش میگویند مزاحمت های خیابانی رو نمی دیدم! چرا؟ چون نوع پوشش خانمها طوری بود که مردی اجازه پیدا نمی کرد مزاحمت ایجادکند. آن موقع هم برخی خانمها یا آقایان نارضایتی جنسیتی داشتند در زندگی ولی اینکه به این حد از وقاحت وعلنی بودن برسدنمیرسد!

حالا سوال اینه که واقعآ اگر کسی سنگین و رنگین از خانه آمد بیرون، بیشتر در معرض این قرار می گیرد که دیگران برای او محدودیت ایجاد کنند، او را تهدید کنند، نگاه مسموم به او داشته باشند، یا با یک پوشش نامناسب؟ این رو در جامعه خودتان ارزیابی کنید. خیلی نیازی به توضیح ندارد. اما نکته اصلی سوال شما بحث تساوی و تشابه حقوق زن و مرد است [که میفرمایید آقایان میروند خانم ها نمیتوانند بروند در فلان رشته ورزشی].

سوال: آیا زن و مرد مشابهند که هر آنچه برای مردها اتفاق می افتد برای زنها هم عینا اتفاق بیفتد؟ از تقسیم بندی رشته های دانشگاهی بگیرید تا مشاغل تا رشته های ورزشی الی آخر.

مثلآ آقایون رشته بوکس دارند،کشتی کج دارند، آیا خانمها هم باید این ورزش را داشته باشند که بعد بگیم آقا دیگه با چادر نمیشه کشتی کج انجام داد! اول باید به این سوال جواب بدهید کی گفته دو موجودی که جسما و روحا باهم متفاوتند باید در دو حوزه حقوق و تکالیف هم از حقوق و تکالیف یکسان برخوردار باشند؟!

این مطلب را هم ببینید:   متن برنامه بدون توقف با موضوع حجاب (قسمت 8 و 9)

[توقع هست که] ما هر چی به آقایون دادیم به خانمها هم بدهیم، درحالیکه دیگه فمینیست های موج سوم یا پُست مدرن که [این آزادی ها رو مطالبه کردند و تلخی اش را چشیدند] دیگر خواستار این قبیل آزادی ها نیستند.

مهمانان برنامه: مسئله این نیست آخه! مسئله اینکه ما به زن اجازه بدیم بگیم خانم محترم شما میخوای بوکس کار کنی؟ خودت تشخیص بده که حالا براساس شخصیتت فطرتت هر چی میخوای بازی کنی یا نمیخوای بازی کنی؟

دکترغلامی: این قدم دوم شد. ما الان در مقام چی هستیم؟در مقام سیاستگذاری ایم! من و شمایی که وزارت ورزش و جوانان مثلآ دستمونه! تو سیاست گذاریمون باید ریل گذاری کنیم که خانمها بروند ورزش بوکس کار کنند یا نه؟!

مهمانان برنامه: باید سیاست گذاری کنیم که به زن احترام بگذارید!

دکترغلامی: اینکه فرمایش خوبیه منم قبول دارم،اما احترام بگذاریم چه ربطی داره الان به بحث ما!؟ ما باید به خانمها احترام بگذاریم بسیار خب

مهمانان برنامه: شما یکسری محدودیتها رو توی جامعه ایجاد می کنید که این محدودیتها فقط برای خانمهاست. میشه چند تا از محدودیتهایی رو که بخاطر تفاوت مرد با زن وجود داره برای آقایون بگید چون این دو تا با هم فرق دارند. آقایون دچار چه محدودیتهایی شدند؟

دکتر:تو نگاه من سیاستگذار یا تو نگاه عرف؟!

مهمانان برنامه: هردو!

دکترغلامی: من با عرف کاری ندارم من نگاه سیاستگذارانه رو میگم. من اگه یه پیرمرد خدای نکرده فحشا انجام بده یا یک پیر زن! فرقشون چیه؟ تو مجازات فرقش اینکه آقا علاوه بر مجازاتی که بخاطر فحشا می گیره کله اش رو می تراشند و یکسال هم تبعید میشه! اما خانم رو اون تراشیدن سر و تبعید رو نداریم! اسم این تبعیضه درسته؟! این خوبه یا بد؟

مهمانان برنامه: بحث آقای دکتر اینه که اساسا زن با مرد فرق داره. نمیشه محدودیتهایی که برای زن گذاشته میشه برای مرد هم بذارند!

مهمانان برنامه: همینکه گفتند زن و مرد باهم فرق دارند یک کلاهی گذاشتند سر ما خانمها! که شما با آقایون فرق دارید درنتیجه بروید کنج مطبخ بنشینید، در نتیجه بروید آشپزی کنید، در نتیجه کتاب فنی حرفه ای تون بافتنی باشد!

آقا من بعنوان یک خانم به شمای سیاستگذار که نشستی برای من کتاب فنی و حرفه ای نوشتی میگویم؛ سه سال تمام کل فامیل تلاش کردند من یک رج ببافم و یادبگیرم، نتونستم بجاش همون موقع میرفتم چوبکاری می کردم. شما وقتی سیاستگذاری میکنی برای کتاب درسی من به عنوان یک زن و سیاستگذاری میکنی برای کتاب درسی یک پسر، اون رو آزاد می گذاری توی همه حیطه ها بعد هم بهش میگی حالا اگر آشپزی هم کنی خیلی کار خوبی کردی.

مهمانان برنامه: کی تحمیل کرده اون خانم رو که بره بافتنی ببافه؟

مهمانان برنامه: کتاب درسی اش!

مهمانان برنامه: کدوم؟

مهمانان برنامه: همون راهنمایی ما،الان منتها عوض شده!

مهمانان برنامه: همه جای دنیا این هست. درکل دنیا اصلآ به دخترها و پسرها اسباب بازیهای متفاوت می دهند! چون بالاخره مغز مردانه نسبت به مغز زنانه متفاوت رشد می کند. بخاطر همین هورمونهایی که وجودداره [متفاوت هست]. در نتیجه بحث فنی حرفه ای و سیاستگذاری هایی که میگید به اون سمت میره!

مهمانان برنامه: من درمورد این هم بحث دارم!

مهمانان برنامه: آقای دکتر من میخوام اینو بپرسم؛ شما میگید چون بوکس حالا یه مقدار خشنه و زنانه نیست ما بودجه هامون رو برای سیاستگذاری روی اون ریل نبریم؟! یعنی هوشمندانه نیست این کار؟

دکترغلامی: ببینید یک مطلبی در فرمایش ایشون بود که من خیلی میخواستم پله پله بحث پیش بره، شما مطلب رو بردید به کنج مطبخ و آشپزی و… . از نظر دین یک خانم وقتی ازدواج میکنه وظیفه دادن یک لیوان آب و دست شوهرش نداره! خب! و لذا کنج مطبخ و آشپزی و اینها حرفهای خوبیه ولی علمی نیست!

مهمانان برنامه: جسارتآ همین دینی که میگه لازم نیست دست آقا آب بدهی، همین دین به آقایون میگه خیلی راحت میتونی طلاق بدی، مهریه اش رو بدی بگی برو به سلامت! دکتر این رو اگر اسمش رو بگین و بگین کجا استفاده میشه خیلی استفاده می کنیم خب!

مهمانان برنامه: همین الان تو مملکت خودمون آقا اراده میکنه میره دادگاه خانواده میگه میخوام زنمو طلاق بدم!

دکترغلامی: البته رشته من حقوق هست ولی شما اینقدر با اطمینان صحبت می کنید که انگار رئیس قوه قضائیه اینجا نشسته!

خب! ببینید بزرگوار برای گرفتن طلاق در کشور ما گواهی عدم سازش نیازه! اون دوره ای که مرد به زنش میگفت طلاقت دادم حداقل ۵۰۰ سال قبل بود! ما تو جمهوری اسلامی اینو نداریم!

تو اسلام هم نداریم! تو اسلام ما یک قاعده ای داریم تحت عنوان “قاعده لاضرر”، قاعده لاضرر چیه؟ اگرکسی یه جایی بخواهد حقی که شرع به او داده رو مورد سوءاستفاده قرار بدهد همون شرع حق رو ازش می گیره! مثال اذن پدر در نکاح دختره! دختر من میخواد ازدواج کنه، شرع به من اذن داده که به او اجازه بدهم که ازدواج کند. حالا اگر یه پسر خوب اومد خواستگاری دخترم همه چیزش خوبه من بیخودی مخالفت میکنم، بدون جهت اینجا قاضی به دختر من اجازه می دهد که بدون اذن من ازدواج کند. چرا؟ چون من حق ندارم با حقی که شرع بهم داده به او ضرر برسانم! طلاق هم جزء اینه. مطلقا این چیزی که شما فرمودید ما در اسلام نداریم ولی در جامعه داریم.

من یه وقتی به دانشجوها به شوخی میگفتم که این پدر و مادرهای عزیز و کم لطف ما، چراکم لطف؟ خیلی از پدر و مادرهای ما که ازدواج کردند توی خونه یکدانه نمد داشتند یا یک دونه کرباس داشتند. یا پاشون از این ور میزد بیرون یا سرشون از اون ور میزد بیرون! حالا الان سوال می کنند فرش ابریشم دستباف کدوم شهره؟

این اتفاقهایی که در حوزه ازدواج در کشور ما میفته اینها براساس اسلامه؟! پیامبر ما فرمود اگر یک جوانی آمد، ایمان داشت دخترت رو بده! ایمان داشت یعنی چی؟ یعنی یه آدم متخلقی که دارد تلاشش رو میکند. شاید الان بالفعل چیزی ندارد ولی جنمش رو نشون داده!

مشکل فرهنگی ما

سن ازدواج در کشور ما اسلامیه؟ شرایط ازدواج اسلامیه؟ مهریه ما اسلامیه؟ طلاق ما اسلامیه؟یک چیزهای من درآوردی از خودمون! در فرهنگ، ما ملقمه ای هستیم از ۵چیز! خودم رو عرض میکنم:

۱_میگم مسلمانم

۲_خیلی به گزاره های غربی علاقمندم!

۳_بالاخره یک سابقه ایرانی دارم،ملیت

۴_یک تبعات قومی و نژادی در بعضی از ماها هست

۵_عرف اجتماعی

بسیاری از موضوعاتی که در کشور ما اتفاق میفته وقتی میخواهند واکنش نشون بدهند تو این ۵ تا گزاره گیر می کنند. اسلام یک چیز میگه، غربی گرایی اش یک چیز میگه، قومیتش یک چیز میگه، عرف یک چیز و ایرانیتش یک چیز دیگه. بسیاری ازمشکلات جامعه ما مطلقآ اسلامی نیست.

اینکه زن بعد از اینکه شوهرش از دنیا میره و عده اش تموم میشه میخواهد ازدواج کند این عین دین است. الان نگاه کنید یک خانمی فرض بفرمایید ماه بعد از اینکه همسرش از دنیا رفت بخواهد ازدواج کند چیکارش می کنیم ما! ای بی وفای بی حیای … . بابا این بنده ی خدا نیاز جسمی و روحی به همسر دارد. ما کارهای خودمون رو به پای اسلام نگذاریم.

برم سراغ تبعیض، ما تبعیض دو جور داریم! تبعیض روا و تبعیض ناروا!

تبعیض ناروا اینکه شما دو بزرگوار الان مثلاً من معلمتون هستم هر دوتون برگه امتحانی تان را کامل مینویسید من به شما میدم ۲ به ایشون میدم ۱۷، میگن آقا هر دو کامله که! میگم نه من به ایشون نمیخام ۲۰ بدم! این میشه تبعیض ناروا.

تبعیض روا اینکه شما برگه تون عالیه و مال ایشون ضعیفه شما میشید ۲۰ ایشون میشوند ۲. خب اینم تبعیضه! تبعیض روا عیبی نداره. آنچه که در اسلام به مناسبت تفاوت بین زن و مرد در حقوق و تکالیف قرار داده شده اتفاقاً تبیعض های رواست! شما نگاه کنید به وظایف زن و مرد؛ مرد موظف است مایحتاج زندگی رو تامین کند، متناسب با شأن زن تا روز حیات او! دارم نظر اسلام رو میگم. اینکه در عرف چیکار می کنید پاسخش رو عرف باید بده! برداشتِ مخدش ما از اسلام چی بوده!

از اونور زن بر اساس نظر اسلام می تواند بابت شیردهی بچه اش از شوهرش پول بگیره بر اساس آیه قران! شیردهی! شستن و رُفتن و مطبخ به قول شما که هیچ! بابت اینها میتواند پول بگیرد. اگر شما در عرف کاری کردید که مرد به زن بگوید یک قِران بهت پول میدم باید تمام روز بشوری و بسابی و بروبی این عرف مخدوشه! همان مسئله شناختی ماست که ما در آن ضعف داریم!

معمولاً کلاسهای نظام حقوق زن که میخواهد برگزار بشه اول دوره، حالا اینو از باب مزاح عرض میکنم؛ درابتدای دوره خودم را به پسرها معرفی میکنم و میگویم من فلانی ام و حقوق زن میخوام بگم. میگن آخ جان تعدد زوجات و عقد موقت و …  !!خانمها اما در شروع دوره که من این بحث رو میگم همه خیلی ناراحت و اخمو  هستند! آخر دوره، آقایون میگن شما اینها رو برای خانمها که نمیگی؟ میگم چرا میگم. خانمها میگن نمیشه اینها رو برید تو تلویزیون بگید؟

عقد موقت اسلامی یعنی چی؟ کی، کِی، کجا، چطوری؟ آیا اسلام مجوز هوسرانی و شهوترانی رو صادر میکنه؟ اسلامی که میگه کسی که حیا نداشته باشد دین ندارد! میشه؟

مهمانان برنامه: من خیلی حرف دارم سر این بحث ولی چون از بحث حجاب خارج میشه و خواهش هم کردم که یکسری جلسات بگذارند درباره حقوق زن، سکوت میکنم! فقط گفتم اگه سکوت میکنم دلیل بر رضایت نیست!

دکترغلامی: اشکالی نداره.

مهمانان برنامه: شما گفتید که محدودیت روا و ناروا. الان یک خانمی مثلاً برای یک ورزش به قول دوستمون استعدادشون در یک ورزشی حالا نه اینقدر مردونه که اجازه ورود نداشته باشند، بعد شما گفتید که آزادی یعنی عدم ایجاد مانع برای رشد! الان این حجاب که اجباراً هم توی ایران حاکم هست مانع رشدش میشه. الان این محدودیت به نظر شما روا هست برای یک خانم؟ مثلاً چندین سال رقابت می کنند تا به رقابتهای جهانی برسند بعد در اون رقابتهای جهانی اجازه پخش بازیشون در ایران که کشور خودشونه پیدا نمی کنند.

دکترغلامی: خب این مانع رشدشونه؟ که مسابقه شون پخش نشده یا اینکه نمیتونن این ورزش رو انجام بدهند؟

مهمانان برنامه: خیلی جاهای دیگه.. مثالش ورزش بانوان بود دیگه.

مجری: بگذارید من با مثال برگردم به سوال خودم که شما میخواهید جواب بدهید. شما الان در جواب من یک مثال ورزشی که زدید مثال بوکس رو زدید! ولی الان ورزشهایی داریم که واقعا اگر حتی آقایان هم انجام بدهند خیلی مردانه نیست یعنی بیشتر زنانه است مثل ورزش باله! ورزش پاتیناژ، ورزش شنا، حالا شنا مردونه و زنونه داره. ولی ورزشهای اینجوری بیشتر زنونه است. ولی باز ما نمیتونیم داشته باشیم. ما تیم اسکیت داریم آقایان و خانمها شرکت می کنند بعد پاتیناژ که همونه فقط روی یخ انجام میشه فقط بخاطر مسئله حجاب نداریم این رو.

دکترغلامی: حالا اینکه جزئاً وارد یک ورزش بشویم که پوشش اون ورزش نمیتونه اون عدم مفسده رو نداشته باشد.

مجری: مشکل مل همون حجاب و محدودیت است که دارد ایجاد میکند.

دکترغلامی: دوره ما بچه ها که مقطع راهنمایی بودند یا میخواستند دکتر بشوند یا مهندس، یعنی علوم انسانی کارش بجایی رسیده بود که کسی که رشته اش انسانی بود، اگه ازش میپرسیدند رشته ات چیه؟ سعی میکرد موضوع رو عوض کنه. خب، الان کمتر شده ولی همچنان هست!

بچه ها توی دانشگاه میان در یک کلاسی که حوزه اش علوم انسانی هست شرکت می کنند. بعد میان مراجعه می کنند که علوم انسانی حوزه هاش چیاست. میگن ما امکان تغییر رشته داریم یا نه؟ چرا این اتفاق میفته؟

یه مثال:یه بچه ۶ماهه علاوه بر شیر مادر میتونه غذاهم بخوره! دوتا بچه میدهند به شما. به یکی از اینها چیپس می دهید با پفک، با نوشابه و پفیلا، به بعدی کشمش و خرما و مثلآ ماست و مویز واز این جورچیزا! این دوتا بچه رشد میکنن تا ۵سالگی. اون اولی که چیپس و اینها میخورد الان اگه بیای بهش بگی بیا خرما بخور چه حسی داره؟! و به این دومی اگه بگی بیای پیتزابخور چه حسی داره؟ مذاق این دو نفر رو شما مدیریت کردید دیگه! طوری مدیریت کردید که اولی حالش ازخرما بهم بخوره و دومی از پیتزا!

در کشور ما کجا یک شناخت درست برای فهم استعداد  و امکانات برای ورزش، برای رشته تحصیلی داریم؟رشته تحصیلی که اینقدر محل نیاز خانواده ها و اینقدر التهاب جامعه است الان چطوری انتخاب میشه؟! الان انتخاب رشته بچه های ما واقعیه و براساس استعداد و نیاز اون هاست یا نه مثلآ در علوم انسانی بچه ها میگن برویم حقوق که پزشکی انسانیه! یا این مشکلی که درتجربی بوجود اومده یعنی اینقدر مراجع زیاده که نمی دانند دقیقآ چیکارکنند!

این مطلب را هم ببینید:   متن برنامه بدون توقف با موضوع حجاب (قسمت 10)

اینکه هی میگم سیاستگذاری برای اینه! اون کسی که میخواد سیاستگذاری کنه باید فکر کند که در جامعه من افراد چگونه استعدادخود را کشف کنند؟! ما یک کسی رو میکنیم الگو یک جو شدید رسانه ای هم پشت سرش ایجاد میکنیم بعد میبینیم بخش عمده ای از جامعه دنبال اون فرد راه میفتند. این راه افتادن دنبال اون فرد اصلآ عادی نیست، اصلآواقعی نیست ولی شما این کار را کردی! یک الگو سازی کاذب کردی، همه فکر میکنند که مثلآ الگوی درست پسر اینه، الگوی درست دختر مسلمان اینه!

برای چی تب بازیگری اینقدر در کشور ما بالاست؟ جاهای دیگه دنیا برید ببینید آیا واقعآ به همین شدت هست؟ این فیلم معروف آقای مخملباف چی بود که خانمها می اومدن تست بازیگری می دادند؟ الان اسمش یادم نیست. برای چی اینقدر بواسطه اینکه بازیگرها رو البته محترمند بازیگران اما یک جاهایی بیش از حد و غیر متعارف اینهارو بزرگ میکنیم و در کنارش یک سری آدم نخبه یا حتی ورزشکار اونقدر بزرگ نمیشوند!

من میخوام عرض کنم خیلی از علائق و استعدادهایی که شما می فرمائید نتیجه شناخت دقیق استعداد خوب نیست، جوگیری است! این جوگیری کی خودش رو نشون میده؟ نگاه کنید به رشته های دانشگاهی! یک دوره ای یک مرتبه مهندسی، الان هم مواجهیم با پزشکی! تجربی بیشترین ورودی رو داره همه هم میخواهند پزشکی بخوانند. الان به هرکسی هم که بگی همین حرف شما رو میزنند. میگن خدا میدونه استعدادمن همینه!

اما اگه با همین آدم ۱۰دقیقه یک ربع حرف بزنی، اینکه دارم اینها رو میگم دارم خاطره تعریف میکنم نه اینکه تحلیل کنم ها! کلاسهای من غالبا حوزه ریاضی و تجربی اند! بچه ها که میان کرارا مراجعه میکنند آقا ما میخواهیم تغییر رشته بدهیم. چرا؟ چون تصویر درستی تا الان از علوم انسانی نداشتیم.

تبعیض روا و ناروا رو بگم خیلی طولانی شد عرضم ببخشید! ببینید اینکه ما فمنیست ها رو گفتیم بخاطر این بود که این مثال رو هم نیازی نباشد بگیم! فمنیستها که شروع کردند با ایده تشابه زن ومرد باکتاب خانم “ماری گارسون کراف” اونها که شروع کردند،کوتاه آمدند! چون فهمیدند اعتقاد به تشابه زن و مرد به جهت جسمی و روحی جواب نمیده. اینکه ما به زن بگیم تو موظفی به اندازه مرد برای تامین هزینه های زندگی تلاش کنی با مادری، با ایام خاص خانمها، باویژگی های جسمی متفاوت زن ومرد، اونها از مطالبه این مسائل کوتاه آمدند و معتقد به این نیستند.

حالا اگر دو تا خانم در یکجای دنیا دارند یک ورزش مردانه ای رو انجام می دهند تصویر ما از خیلی از کشورها و محدودیت هاشون حتی درحوزه ورزش و فدراسیونش واقعی نیست. همین الان فضای مجازی، هی میگن آقا شما چند تا کشور در دنیا رو می شناسید که بیان بازیهای جام جهانی رو پخش کنند؟ بسیاری ازکشورها پخش نمی کنند پولیه!ولی ما یک تصویری بوجود آوردیم که اگر در بازی یک دقیقه قطع بشه مثلآ ارسال تصاویر همه ناراحت می شوند. واقعآاینطوری نیست درهمه جای دنیا، پول میدید تصویر رو می بینید والا پخش مستقیم ندارند!

لذا میدیدند که ایرانیهای خارج از کشور برنامه هایی رواز طریق ۲۰۱۸ دنبال می کردند! بعد میگفتند خیلی از خارجی ها هم از این طریق! بواسطه اینکه ما چون تصویر نداریم فکرمیکنند در آمریکا خانمها در هر رشته ای در هر ورزشی هر جور میخواهند بپردازند، بپردازند! بعد ما یک تصویرنشان میدهیم که خانم میخواهد بره دریا مایوش باید اینقدر باشه، یک نفر وایستاده اونجاداره سانت میگیره! هیشکی باورش نمیشه! این تبعیض ناشی از اعتقاد ناصحیح به تشابه زن و مرد هست! ما در اسلام قائل به تشابه زن و مرد نیستیم، قائل به تساوی هستیم یعنی مقام انسانی زن و مرد مساوی هست اما حقوق و تکالیف دو جنس یکی نیست.

مجری: من این بحث رو که شروع کردم،من قبول دارم که تشابه وجود ندارد و تفاوت وجود داره و مثالهایی که من زدم در واقع مطابق با وضعیت فیزیکی و روحی خانمها هم هست! ومثل بوکس و کشتی و اینها ورزشهای خشنی نیست. شاید درباره اونها حرف شمارا بتوانیم بگیم درسته ولی اینکه چون خیلی از کشورها محدودیت دارند، ما هم محدودیت داشته باشیم که حالا خیلی استدلال خوبی نیست. من میگم یک ورزشی که می شود خانمها بازی کنند مثلآ، یک ورزشی رو در همون حالت داریم مثل اسکیت ولی همون ورزش رو وقتی میره روی یخ نمیتونیم داشته باشیم! فقط مشکل ما اینکه پوشش رونمیتونیم داشته باشیم.

دکترغلامی: حالا من یک نکته ای رو نگفتم یا کم گفتم! عرض کردم من وارد بحث تخصصی اش نمیخوام بشوم که فدراسیون که یه آدم که من اصلآ نمیشناسم اونجا کیه؟ اون میگه مثلآ این ورزش باشد اون ورزش نباشد، ملاک تشخیص رو نمیدونم من قانون پدر رو عرض کردم. قاعده اینه اگر یه رشته ای هست که خانمها هم میتونند بروند اون رشته و به ورزش بپردازند،این حدو د هم حفظ بشه، اینکه مانع نیست.

از اونطرف ورزش شنا رو مثال زدید؛ ما برای خانمها استخر داریم میتونند شنا بکنند. اما اینکه بگیم این خانم برود در مسابقات جهانی، این خانم که نمیتوند با حجاب برود و شنا کند این با دین ما جور در نمیاد ولی ورزش رو که منع نکرده! تو ایران این همه سالن ورزشی، اینهمه استخر بانوان هست بروند و شنا کنند و مسابقات داخلی هم میخواهند داشته باشند. درجلسه قبلی هم گفتید که فینال بانوان رو نشان نمیدهند تو ایران، اگر بخواهند نشان دهند اینها باید با حجاب بازی کنند. اگر نخواهند نشان بدهند میتوانند بدون پوشیدگی هم مسابقه را انجام بدهند دیگه مهم ورزش کردنه یا نشان دادن لیگ فوتسال بانوان؟! بفرمایید شما سوالتون رو بپرسید.

مهمانان برنامه: من سوالم این بود که شما از حدود و تکالیف این تساوی که صحبت کردید چرا الان برای خانمها آقایون حدود و تکالیف رو مشخص میکنند ولی عکس این ماجرا هم صحیح هست؟

دکتر: آقایان تکلیف خانمها را در کدام حدود مشخص می کنند؟

مهمانان برنامه: مثلآ قانون گذاریها، تو همین بحث ورزش.

دکترغلامی: قانون گذاری دست آقایان نیست. قانون گذاری را شرع انجام داده، منبع احکام ما قرآن و سنت است که خداوند گذاشته. الان یه گروهی مامور شدند که احکام رو استخراج کنند، جایی هم گفته نشده است که این احکام رو آقایان باید استخراج کنند.

مهمانان برنامه: احکام رو آقایون اجرا می کنند دیگه درسته؟

دکترغلامی:نه نه! الان قانون گذاری در کشور ما توسط کی اتفاق میفته؟ مجلس، مجلس الزامیست که آقا باشند؟ نه، حتی مجلس خبرگان الزامی نیست که آقا باشند. یک خانم مجتهده باشند میتوانند در مجلس خبرگان هم باشند.

مهمانان برنامه: ولی از یک نگاه دیگه میتوانیم بگیم که نگاه مردانه و خشن پلیس مابانه داره این کار رو انجام میده ولی نقش زنانه جامعه و اون بحث فرهنگی نادیده انگاشته شده است. یک نکته دیگه رو من میخوام اشاره کنم که تو دل همین بحث هست. ما قبلا به یک نهادهایی اشاره کردیم که بحث حجاب رو باید از لحاظ فرهنگی پیش ببرند و اینها کارشون رو انجام ندادن. پس چرا اینها دارند بودجه می گیرند؟ اینجوری هم نیست ما سمینار درمورد حجاب داریم نمایشگاه داریم برای لباس و… یعنی اینجوری نیست که کاملآ رها شده باشد. اونا دارند کار می کنند. من میگم نیایم بگیم اونها کار نکردند گشت ارشاد داره کار میکنه. من میگم اونها کارکردند اما گشت ارشاد شاید با این نوع برخورد داره کار اونها رو هم کمرنگ میکنه یا خیلی ضعیف جلو میبره! چرا نگاه مردانه گشت ارشاد؟

دکترغلامی: ببینید اینکه جلسه قبل هم عرض کردم به من الان بگین بیا گشت ارشاد رو طراحی کن بگو چیکار باید بکنند من قطعا طراحی ام چیز دیگه ای خواهد بود از اینکه کیا باشند چه آدمهایی چه جنسی چه رفتاری بکنند،پیشنهاد هم دارم.

مهمانان برنامه: بحثمون در گشت ارشاد اون نگاه مردانه است!

دکترغلامی: میخوام همون نکته رو عرض کنم اینکه شما اشاره کردید کسی نمیگه کاری انجام ندادند اونها. اما بحث عمده اینکه کار شایسته این موضوع چیه؟ یعنی اگه کاری شده بعد از ۴ سال یک خانم نباید برای اینکه دنبال یک لباس مناسب میگرده اینقدر تو بازارها سرگردان باشد؟! اما اگه یک خانمی لباس نامناسب هم خواست در اولین مغازه لباسش رو پیداکنه! این یعنی کاری که باید میکردیم را نکردیم، اگرچه زحمتهایی کشیده شده.

دوتا نکته مهم رو هم شما اشاره کردین بحث مردانه بودن قوانین هست. ببینید فمنیست های پُست مدرن یکی از اشکالاتشون که خیلی هم بیراه نبود این بود که می گفتند غلوم مردانه شدند. مثلآ میگیم انسان کیه؟ میگیم حیوان ناطق یعنی موجود حی اهل تعقل. اینجا فمنیستهای پست مدرن میگفتند برای چی گفتید حیوان ناطق؟ بگید حیوان عاطفی! چرا به نطق و عقل پرداختید که غلبه اش در مرد بیشتره چرا به عاطفه نپرداختید که در زن بیشتره؟! شما انسان رو هم که خواستید تعریف کنید به قید مردانه تعریف کردید نه زنانه! این ایرادات یه جاهایی وارده و یه جاهایی وارد نیست.

اما من عرض میکنم جمهوری اسلامی از ابتدایی که قرارشد قانون گذاری اتفاق بیفته آیا واقعآ یک طراحی ای شد که آقایان بشوند قانون گذار و نگاه امنیتی وارد بشه؟ که موضوع حجاب و پوشش به وزارت کشور بره؟! آیا این مدل طراحی شد یا اینکه در جامعه خود ما این اتفاق افتاد؟ ببینید یک بحث فرهنگی است الان خانمها در رشته های تخصصی باوجودیکه هم خانم داریم و هم آقا، بیشتر به کی مراجعه میکنند؟

مهمانان برنامه: آقایان.

دکترغلامی: الان اینجوریه! درحالی که در این حوزه اگرخانم متخصص هست طبیعتآ مراجعه به او در اولویت است دیگه. پس این یک بحث فرهنگی دارد و مربوط به انقلاب اسلامی هم نیست و در طول زمان بوجود اومده. این ظلمی است که به زنان شده، یعنی به خانمها گفتند واین رو باوراندند که شما نمی توانید، شما جنس دومید، شماباید پشت سر بایستید، شماباید… .

خب این اتفاق افتاده، اما آیا جمهوری اسلامی توانسته این طرز فکر را در این ۴۰ سال برطرف کند؟ نه! یک اتفاق بدی دراین ۴۰ سال رخ داده فهمیدن اشتباهه اما متاسفانه وقتی خواستند براش راه حل ارائه کنند فکر کردند باید با قانون درستش کنند. لذا ما تو این ۴۰ سال کلی قانون تصویب کردیم که مثلا یک جوری به زور زنها رو محور کنه و حاکم کنه اما جواب نداد. نمونه بگم طولانی نشه! نمونه ش قباله ازدواج از سال ۶۲! اومدن از سال ۶۲ در قباله ازدواج شرط گذاشتند اگر آقا همسر دوم بگیرد، اگر آقا اینجوری بشه اونجوری بشه ما به خانم حق طلاق می دهیم. اما مسئله خانمها حق طلاق بود واقعا؟ شهید مطهری میگه هر وقت مردها آگاهتر شدند حقوق زنها بیشتر رعایت شد! هر وقت مردها بی انصاف تر و جاهل تر شدند حق زنها بیشتر ضایع شد!

ما مشکل رو فهمیدیم اما راه حل درستی برایش پیدانکردیم. این در مورد حقوق زن هست نه فقط حجاب! شما یک قانون بگذاری و زن ها را در موضعی بگذاری که راحت بتوانند حق طلاق بگیرند یا مردها رو بگذارند پشت میله های زندان، بعدش؟ آیا الان مشکل حل شده نسبت به ۳۰سال قبل؟ مشکلات خانواده های ما کمتر شده یا بیشتر؟

مهمانان برنامه: پس یه برنامه اضافه بشه برای آگاه سازی مردان جامعه.

مجری: استاد راهکاری که شما میگید درواقع برای حل این مساله، خانمها گروه هدف نیستند بیشتر آقایان گروه هدفند که با آگاه سازی آقایون مسئله حل شود!

رساله حقوقی امام سجاد راه حل مشکلات

دکترغلامی: امام سجاد(ع)در رساله حقوقشون می گویند برعکس کارهایی که ما در جمهوری اسلامی داریم می کنیم میگن به زنها تکالیفشون رو بگید و حقوق مردها رو و به مردها تکالیفشون و حقوق زنها رو بگویید. یعنی چی! یعنی من بروم بگم آقا تکالیف تو اینهاست حقوقتم اینهاست! میگم چقدر تکلیف دارم چقدر حق دارد! به همسرم میگم تکالیف تو اینهاست حقوق شوهر تو اینهاست! به هم که می رسند دوتا موجودند که نسبت به هم احساس بدهی می کنند.

ما چکار میکنیم؟ خانمها رو میاریم میگیم حقوقتون اینهاست، تکالیف مردهاتون اینهاست بدونیدها! آقایون رو میاریم میگیم حقوقتون اینهاست تکالیف خانمهاتون اینهاست بدونیدها! دو تا موجود رو میندازیم به جون هم! بالاترین آمار خشونت در امریکا مربوط به دهه هفتاد است! دهه ۷۰ چه دهه ایست؟ دهه ای است که فمنیستهای رادیکال در امریکا _زنهای سفید پوست متوسط تحصیل کرده متوسط به بالا_ یک جنبشی راه انداختند که فقط هم به درد خودشون میخورد، تحت عنوان رادیکال فمنیسم.

اینها هی به زنها اومدن گفتن حقت، حقت، حقت، … مردها که از راه میومدن میگفتند حقم حقم حقم … اونوقت مردها اولین واکنششان چی بود؟ خشونت! بالاترین آمار خشونت علیه زنان زمانی بود که زنان بیشتر می گفتند حقم! این همان اشتباهی است که ما داریم می کنیم.

این مطلب را هم ببینید:   تاریخچه حجاب در اسلام

مهمانان برنامه: چون نگاه مردانه در جامعه حاکم است ناخودآگاه اون چیزهایی که آقایون باید طلب کنند از بچگی بهشون آموزش داده میشه!

دکترغلامی: اینو می پذیرم چون الان به یک آقا بگیم حدیث بخون میگه اگه قرار بود زن بر کسی غیر از خدا سجده کنه بر مرد سجده میکرد. هر کس هم که سواد خواندن نوشتن و خواندن هم نداشته باشد این حدیث را حفظ است! بعد بهش میگم این حدیث روهم شنیدی؟ ” ما اکرم النساء الّا الکریم و ما أهانهنّ الا اللئیم” اینو شنیدی که جز آدم کریم و بلند مرتبه به زن احترام نمیگذاره و جز آدم پست و دَنی کسی به همسرش بی احترامی نمیکنه! اینم شنیدی؟ میگه نه مگه همچنین چیزی هم داریم؟

من این رو بگم سوال بعدی رو بپرسید. جهت تغییر مذاق؛ موضوع نفقه رو تو یه دوره ای میگفتم آقایون بودند، یه آقایی جلو نشسته بود بعد من گفتم گفت بله حالا ما نفقه بدیم وظیفه زنها چیه؟ اینجوری کرد (حرکت دست به اشاره اینکه برو بابا) گفتم ناراحت شدی؟ گفت اینجور که مشخصه ما مردها خلق شدیم جسارتاً برای حمّالی! (البته این عبارت او بود) گفتم راستش رو بخواهید همینه! نفقه اسلامی!

مجری: عرضم بحضورتون آیات حجاب رو همونطور که عزیزان میدونن سال ۵ هجرت نازل شد. حالا ۶ سال قبل از رحلت پیامبر(ص) تا اونموقع زنها، زنان مسلمان شرعاً موظف به حفظ یا رعایت حجاب نبودند، شاید مخاطب ها این سوال رو داشته باشند که پس میشه مومن بود و حجاب نداشت! این چطوریه؟ و اینکه حالا آیه نازل شد که “یا أیها النبی قل لازواجک و بناتک أن یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ذلک أدنی أن یعرفن” این آیه نازل شد که همگانی هست و نه فقط مختص أمهات مومنات باشد. برای کل جامعه، برای کل امت اسلام هست! و حالا بعدش در روایات اهل سنت داریم از انس ابن مالک که عمر بن خطاب هر برده خانمی که می دیدند حجاب داشت ولو مسلمان، اونها رو می زد. خالا ضرب و شتم به اون معنایش نه! به معنای تنبیه کردنی که متوجه بشوند به معنی اینکه مقابله می کردند که شما چرا حجاب بر سر داری! این حجاب مختص زنان آزاده است، زنان حرّ است! این شبهه هم مطرح میشه که چطور اونها مگه مسلمان بودند و چرا نمیتوانستند حجاب داشته باشند؟

دکترغلامی: دوتا نکته شد. یک نکته اینکه مخالفت با یک موضوع قبل از حکم یا بعد از حکم؟ قرآن میگه که ربا نگیرید ولی چیزهایی که تا الان گرفتید رو خدا بخشید. یک چیزی که در جریان است از این به بعد دیگه نگیرید! اینکه یک کسی مومن بوده و حجاب هم نداشته آره ولی بعد از اینکه حکم دین را فهمیدیم دیگه تکلیف داریم.

در مورد کنیزان التفات کنید که با برادران اهل سنت در مورد اینکه اختلاف داریم سر این موضوع و همین عملکرد که حجاب برای کنیز ممنوعه یا مباحه! متعدد داریم. یک کتابی هم داریم که دانشجویی داره زحمت میکشد مال پایان نامه اش بوده در مورد همین که چاپ کند. ما مستندات متعددی داریم که آنچه در میان برادران اهل سنت هست در مورد ممنوعیت حجاب کنیزان ما از نظر اسلام این را قبول نداریم و از نظر شیعه قبول نداریم و اونها با ما اختلاف نظر دارند اما با همه سوال شما میخواهم اشاره کنم به کتابی که خیلی سر و صدا کرد در همین موضوعی که مطرح شد، کتابی تحت عنوان “حجاب شرعی در عصر پیامبر(ص)” .

مجری: قبلا هم اشاره کوتاهی بهش شد.

دکترغلامی: حالا اگر اجازه بدهید الان بگم این موضوع رو چون احساس میکنم خیلی به صورت کم لطفی برخی دارند با این کتاب نسبت به موضوع حجاب برخورد میکنند. من سه نکته در مورد این کتاب میخوام بگم، بعد کتاب معرفی میکنم با مناظره با فرد نویسنده!

نقدی بر کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر

آقای ترکاشوند که این کتاب رو نوشتند یک جمله ای در نمایه کتاب گفتند من اون جمله رو نوشتم که بخونم. اون اینکه این کتاب فقط برای استفاده شما محقق دینی عرضه شده است از انعکاس مطالب کتاب و درج خبر درباره آن مگر در کتب تحقیقی و پایان نامه پرهیز گردد. بعد این کتاب در ۱۰۱۷ صفحه در فضای مجازی به صورت نامحدود توزیع شد! افرادی کتاب را خواندند یا از کتاب مطلع شدند که برخی واقعاً اطلاعاتشون مربوط به این حوزه ها نزدیک به صفر است!

این نکته اول بود که خود ایشون اقرار میکند که نوشتم برای تحقیق دینی. اما در مورد خود کتاب، یک نکته در مورد ترجمه های ایشون در خود کتاب میگم و یک نکته هم در مورد ادعاهایشان. یکی اش رو هم از رو میخونم! توی ترجمه کلمات، ایشون به شدت زحمت کشیده یعنی کمتر کتابی بوده که نبیند ولی متاسفانه یکی از آفتهایی که در کارهای علمی ما رو تهدید میکند مصادره به مطلوب است یعنی ما یک چیزی رو قبول داریم وقتی میریم تحقیق کنیم تمام مطالبی رو که تحقیق میکنیم رو یک جوری تلفیق میکنیم، یک جوری تفسیر میکنیم که آنچه را که قبول داشتیم تایید کنه!

ایشون در کلمات میگردن یک معانی برای کلمات پیدا میکنند که واقعاً انقدر بعضی هاش ضعیف و قابل مناقشه است که دیگه نیازی به مراجعه به کتب لغت هم ندارم. چهارتا مثال میگم:

۱.یکی “جَیب” است، جیب به معنای گریبان است. ایشون اینقدر میگرده تا بگه یک کسانی در جایی گفتند به هر شکافی جیب گفته میشه! بعد میگیم سندش کو؟ میشه کتب لغتی که در زمانی که قرآن نازل شده یک لغت معنایی داشته ما این کلمه رو از همون موقع از همون افراد نقل کردیم. من میگم نه! من اینو قبول ندارم. ما گاهی از اوقات میگیم زبان عربی، میگم این کلمه معنایش اینه! میگه من قبول ندارم!

با یک بزرگواری مناظره میکردیم بحث تاریخی بود می گفتند اینجا فلانی اینو گفته میگفت من قبول ندارم. گفتم یعنی ما میتوانیم بگیم اول حضرت ابوالفضل (ع) بودند بعد پیامبر(ص)، بعد حضرت آدم بعد…. ما اینجوری قبول داریم؟! میشه من چیزی رو که قبول ندارم، چیزی رو که در طول تاریخ همه متخصصان این رشته بهش اشاره کردند قبول نداشته باشم؟

۲.”خِمار” به معنای پوشش هست. خمر چرا میگن خمر شراب حرامه چون روی عقل پوششی می اندازد و عقل را از کار می اندازد! ایشون سند میاره تا بگه خمار به معنای پوشش نیست! میگم اینهمه سند و فلان و … شما از کجا اینو میگی؟

۳.”ساق”؛ ساق از مچ پا تا زانو رو میگویند، ایشون میگه ران هم جزء ساق هست! یکی از مراجع فعلی یک صحبتی کردند و یک مطلبی گفتند از اون صحبت این یک برداشتی میکنه! مطلقاً این معنا از اون صحبت برداشت نمیشه! یعنی تمام کتب لغت معنای ساق را غلط گفتند. یکی از مراجع فعلی که فارسی زبان هست ایشون صحبتی کرده که از اون برداشت کرده وگرنه اونم نمیشه برداشت کرد.

۴.مثال چهارم کلمه ” عورت” است؛ عورت جلسه پیش عرض کردم یعنی هر چیزی که آسیب پذیره! مورد نگرانی است و باید ازش نگهداری کرد! بعد میگه عورت ” إنّ بیوتنا عوره” خونه هامون بی سرپناهه! عورت جسارتاً صرفاً به معنی آلات و جهاز تناسلی است! چرا؟ اینها رو میگه چون از قبل بسته که اثبات کند زن می تواند آستین کوتاه بپوشد و گردنش رو هم باز بگذاره! اینو گذاشته وسط، بعد کلمات رو شروع میکنه به معنا کردن.

نکته بعدی اینکه درباره عبارت “و قواعد من النساء” (خانمهایی که به سنی رسدیند که امید به ازدواج ندارند) ایشون میگه نه قواعد به معنای زنهای ناامید از ازدواج نیست، قواعد هر خانمی است که توی خونه باشد! نتیجه، ایشون در صفحه ۶۱۱ کتابش میگه اینها می توانند حتی جلوی نامحرم بطور کامل برهنه بشوند! والقواعد من النساء که میگه یَزَعنَ ثیابعنَّ از نظر ایشون یعنی یک خانمی که به سنی رسیده که دیگه نمیتواند ازدواج کند یعنی سنش رفته بالا میتواند جلوی نامحرم عریان شود.

آیه ۳۱ سوره نور میگه ” لایبدین زینتهن” این خانمها زینت هاشون آشکار نکنند مگر برای این افراد، ایشون در صفحه ۵۶۰ کتابش به اینجا میرسه که خانمها میتوانند در مقابل محارم حتی عریان شوند! در مقابل محارم! عبارت ایشون برداشت این میشه.

مثال سوم برای اینکه اثبات کند زنها در اون زمان حجاب نداشتند میگه زنها در صدر اسلام و زمان پیامبر (ص) لباسها دوخته نبود! پارچه بوده فقط. خب! بعد ما سوال میکنیم میشه پارچه باشد ولی دوخت و دوز نباشه؟ دوخت و دوز پیچیده تره یا پارچه بافی؟ به این کاری نداریم. در زمان پیامبر (ص) ۶۹ جور مورخین نام بردند از لباسها! اگر دوخت در کار نبود، تفاوت این لباسها با هم در چیه؟ فقط در اینکه این پارچه رو از اینور می اندازند اونو از اونور به اینور؟ این شد ۳ تا بقیه اش؟ ۶۹ جور پوشش داریم.

جالبه ایشون میگه لباسها رو وصله میکردن. میگیم وصله کردن نوعی از دوختنه دیگه. میگه نه! وصله می کردند ولی نمی دوختند صفحه ۲۹۴ کتاب! و باز جالب اینکه خود ایشون تو کتاب ادعا میکنه که لباس اشراف اونموقع چنین و چنان بوده! لباسهای فاخری رو نام میبره که اصلاً نمیتونه آویزون باشه چون پارچه رو میتونی فقط به خودت آویزون کنی!

و آخرین نکته از کتاب ایشون که از رو بخونم تا معلوم بشه ایشون ضمن اینکه خیلی برای اون کتاب زحمت کشیدند ولی متاسفانه به جهت علمی و روشی به شدت دچار مشکل هست. یک کتابی داریم فردی بنام محمدبن محمدبن اشعث اون رو نوشته بهش میگن” اشعثیات” بعضی ها هم میگن”جعفریات” اون کتاب نظراتش خیلی مخالف نظر ایشونه(یعنی ترکاشوند). ایشون برای اینکه اون کتاب رو بزنه میگه اصلاً بزرگان شیعه و صاحبان کتب شیعه توجهی نکردند به او، عبارات خود ایشون رو بخونم! صفحه ۶۵۸ میگه فقها و محدثان امامیه مذهب از قدیم الایام به کتاب اشعثیات روی خوش نشان نمی دادند و در واقع به دلیل ضعف آن جزو کتب متروک بحساب می آمد بطوریکه در وسائل الشیعه نیز از آن استفاده نشده و سرانجام حسین نوری روایت آن را در “مستدرک الوسائل” جای داد.

ایشون میگه توجه نمی کردند به اون کتاب، چرا؟ چون مطالب کتاب جعفریات به شدت تو موضوع حجاب متقن است و ایشون نمی تواند ردش کند! پاسخ عبارت ایشون رو ببینید؛ آقا بزرگ تهرانی در کتابش میگه علامه مجلسی و شیخ حرّ عاملی رساله وسائل الشیعه ای که ایشون گفت استفاده نکرده با وجود جستجوی فراوان به نتیجه این گتاب را بدست نیافتم و خداوند آن را برای محدث نوری صاحب مستدرک الوسائل ذخیره نموده و الخ.

ایشون گفت وسائل الشیعه استفاده نکرده دیگه چون این کتاب رو تحویل نمی گرفته. صاجب وسائل الشیعه شیخ حرّ عاملی در ج ۱۰ کتاب در صفحه ۳۲۰ یک روایت از کتاب اقبال نقل میکنه. اونجا وقتی میرسه به عبارت این کتاب میگه روایت عظیم الشان کتاب جعفریات! خب اینکه انسان دنبال اثبات یک مطلب باشه و حاضرباشه اینقدر مطالب رو قلب کند و جابجا کند!

من یک کتاب معرفی کنم، میخواستم یک ۲۰۰-۳۰۰ صفحه ای بنویسم در پاسخ اون کتاب یک فردی بنام آقای دکترحسین سوزنچی یک کتاب نوشتند ۸۳-۸۴ صفحه بیشتر هم نیست اون کتاب ۱۰۱۷ صفحه ای رو با همین کتاب نقد کردند! کتاب “حجاب در آیات و روایات” نوشته حسین سوزنچی! باز بیننده ها اگر علاقمند بودند، یک مناظره ای هم آقای دکتر سوزنچی با آقای ترکاشوند داشتند که این رو در فضای مجازی با یک جستجوی ساده میتوانند پیداکنند و ببینند حجاب در صدر اسلام چگونه بوده و مسلمانها با حجاب چطوری برخورد می کردند! من احساس کردم این کتاب رو خیلی ها این ور و اون ور مطالعه کردند و هی سوال میپرسند، گفتم یک کتاب و مناظره هم معرفی کنم که کسانی که علاقمندند ببینند چقدر صحبتهای آقای ترکاشوند در آن کتب متقن است، مراجعه کنند به این کتاب بنظرم خالی از لطف نباشد.

مجری: من برداشتی که از این جلسه کردم این بود که شما هم با ما موافقین که به هر حال حجاب نوعی محدودیت هم هست و این شعار که حجاب محدودیت نیست و مصونیت است خیلی شعار کامل و درستی نیست در واقع.

دکترغلامی: اما عرض کردم با این توضیح که ما محدودیتهای مختلف رو با اراده خودمان مثل تحصیل در زندگی می پذیریم. اصلاً انسانها در روال زندگی در حال هزینه اند دیگه حتی در امور معنوی! میگیم این هزینه رو میکنیم این فایده رو میگیریم. حجاب اگر فوایدش رو ببینیم اون محدودیتش اونقدر محدود میشه که انگار کأن لم یکن است و کسی که گفته حجاب محدودیت نیست منظورش این بوده که منافع حاصل از محدودیت نسبت به منافع حاصل از مصونیتش قابل مقایسه نمیباشد!